تحلیل روان شناختی تاثیر هوش مصنوعی بر فرایندهای درون گرایی و خودشناسی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 24
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JPSJ-6-2_011
تاریخ نمایه سازی: 30 آذر 1404
چکیده مقاله:
چکیده با گسترش روزافزون فناوری های نوین، به ویژه هوش مصنوعی (AI)، فرایندهای بنیادی روان شناختی انسان تحت تاثیر تغییرات عمیقی قرار گرفته اند. درون گرایی به عنوان یکی از ابعاد مهم شخصیت، ارتباط مستقیمی با تمایل فرد به تامل، خلوت ذهنی و خودارزیابی دارد؛ در حالی که خودشناسی به عنوان توانایی فرد در شناخت دقیق احساسات، افکار و انگیزه هایش، مبنای رشد روانی و اجتماعی به شمار می آید. هوش مصنوعی با ورود به زندگی روزمره افراد، ارتباطات، سبک های یادگیری، سرگرمی، درمان و حتی فرایندهای تصمیم گیری را متحول ساخته است که این امر می تواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر ویژگی های فردی همچون درون گرایی و عمق خودشناسی اثرگذار باشد. مطالعات نظری و تجربی نشان می دهد که تعامل با سیستم های هوشمند می تواند هم به تقویت فرایندهای شناختی مانند خودبازتابی و خودارزیابی کمک کند و هم در صورت استفاده افراطی، به کاهش حضور ذهنی و سطحی شدن احساسات و افکار بیانجامد. از یک سو، ابزارها و اپلیکیشن های مبتنی بر هوش مصنوعی نظیر دستیارهای مجازی، برنامه های مراقبه ذهن آگاهانه و سامانه های خودیار دیجیتال، فضایی برای شناسایی عمیق تر احساسات و افکار و تمرکز بر خود ایجاد می کنند و زمینه رشد خودشناسی و تنظیم هیجانی را مهیا می سازند. اینگونه فناوری ها با ارائه بازخورد، پایش داده های روان شناختی و خلق موقعیت های گفت و گومحور، می توانند امکان تمرین و ارتقاء خوداندیشی را افزایش دهند. در مقابل، غرق شدن پیوسته در محیط های هوشمند و واسطه زدایی از تجربه های عاطفی روزمره می تواند به کاهش خلوت ذهنی، کم حوصله گی، وابستگی به بازخورد بیرونی و کم رنگ شدن ظرفیت تفکر انتقادی نسبت به خویشتن منتهی شود. همچنین، شکل گیری هویت دیجیتال و حضور دائمی در بسترهای مجازی ممکن است افراد را به سمت خودشناسی سطحی و بر اساس بازخوردهای بیرونی هدایت کند؛ به ویژه در نسل جوان که بخش بزرگی از تعاملاتشان با فناوری صورت می گیرد. از منظر روان شناسی شناختی و عصب روان شناسی، هم فرصت های تازه و هم تهدیدهای مهمی در مواجهه با هوش مصنوعی وجود دارد. پژوهشگران بر این باورند که کیفیت تعامل، مدت زمان استفاده، هدفمندی و نوع کاربرد AI تعیین کننده اثر نهایی آن بر فرایندهای ذهنی عمیق هستند. در نتیجه، استفاده هدفمند و آگاهانه از فناوری های هوشمند می تواند رشد خودشناسی، افزایش آگاهی هیجانی و بهبود مهارت های درون نگری را تسهیل کند؛ اما استفاده افراطی، بدون راهبری و با فقدان فرهنگ دیجیتال می تواند به مخاطرات روان شناختی و تضعیف هویت فردی بینجامد. این پژوهش، ضمن مرور ادبیات نظری و تجارب پژوهشی روز، به تحلیل فرصت ها، چالش ها و پیامدهای احتمالی هوش مصنوعی در حوزه های درون گرایی و خودشناسی می پردازد و الگوهای پیشنهادی برای استفاده بهینه از AI در راستای رشد ابعاد وجودی انسان ارائه می کند. همچنین، پیشنهادهایی برای طراحی سامانه های هوشمند با رویکرد تقویت کننده خودآگاهی و حمایت از سلامت روانی افراد مطرح خواهد شد.
نویسندگان