تحول پارادایمی در حکمرانی: حقوقی ادغام هوش مصنوعی، آموزش نوین و مقاومت راهبردی برای بازتعریف عدالت در دستگاههای اجرایی ایران

نظام حقوقی و حکمرانی ایران در مواجهه با چالشهای چند بعدی ساختاری شکاف آموزش آکادمیک-عملی، ناکارآمدی دستگاههای اجرایی و فشارهای تحریمی نیازمند تحولی پارادایمی است. این پژوهش با هدف بازتعریف عدالت در حکمرانی حقوقی سه محور کلیدی را ادغام میکند: ۱ هوش مصنوعی به مثابه ابزاری برای شفافیت پیشبینی، دعاوی و بهینهسازی فرآیندهای اداری؛ ۲ آموزش نوین حقوقی مبتنی بر فناوری با تمرکز بر کاهش شکاف تئوری عمل و تربیت نمایندگان حقوقی توانمند؛ مقاومت راهبردی در قالب دیپلماسی حقوقی هوشمند برای مقابله با تحریم ها و جنگ ترکیبی با روششناسی ترکیبی تحلیل)، تطبیقی مطالعات میدانی و مدلسازی نظری این پژوهش نشان میدهد که ادغام این سه عنصر نهتنها به کارآمدی دستگاههای اجرایی کاهش فساد سرعت در رسیدگیها میانجامد، بلکه با حفظ اصول قانون اساسی و هویت اسلامی ایرانی الگویی بومی برای عدالت دیجیتال ارائه میکند. نتایج حاکی از آن است که تحول پارادایمی در حکمرانی، حقوقی نیازمند بازنگری در نقش نمایندگان حقوقی بهعنوان پل ارتباطی بین، فناوری حقوق و امنیت ملی است. این پژوهش با ترکیب بیسابقه حوزههای هوش مصنوعی روانشناسی، اجتماعی و مطالعات امنیتی، چارچوبی ه میانرشتهای برای تقویت جایگاه ایران در نظام حقوقی بین المللی پیشنهاد میدهد و هشدار میدهد که غفلت از این تحول، به تشدید شکاف عدالت و آسیب پذیری در جنگ نرم خواهد انجامید.

کلیدواژه ها:

حکمرانی ، حقوقی ، هوش مصنوعی ، مقاومت راهبردی ، عدالت دیجیتال ، آموزش ، حقوقی ، دستگاههای اجرایی ایران