شکست روایت، گسست زمان و مرگ شخصیت در کریستین و کید اثر هوشنگ گلشیری و عاشق اثر مارگریت دوراس
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 40
فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ADCONF06_160
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1404
چکیده مقاله:
این جستار به بررسی تطبیقی مولفه های رمان نو در رمان های کریستین و کید اثر هوشنگ گلشیری و عاشق اثر مارگریت دوراس می پردازد. این دو روایت هر دو با الهام از جریان رمان نو، هنجارهای داستان گویی کلاسیک را به چالش می کشند و بر شیوه جریان سیال ذهن و کنار گذاشتن روایت خطی تاکید دارند. در کریستین و کید، گلشیری مستقیما از شیوه روایی آلن روب-گریه الهام گرفته و موضوع اصلی حسادت را از طریق ساختاری تکه تکه برجسته می کند. از سوی دیگر، عاشق اثر دوراس، حافظه و درون نگری را ترکیب می کند و یک روایت عاشقانه را به کشفی حساس و شخصی تبدیل می سازد. این مقاله با بررسی چهار جنبه، شباهت ها و تفاوت های بین این دو اثر را کاوش می کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
متین وصال
استادیار گروه زبان فرانسه، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
مریم عطارزاده
کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران