رابطه مشایخ طریقت قادریه با ماموستایان محلی در کردستان (طریقت مورد بررسی طریقت قادریه بیانانی در سقز)
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 53
فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SHCONF09_279
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1404
چکیده مقاله:
طریقت قادریه که موسس آن شیخ عبدالقادر گیلانی است یکی از پرطرفدارترین طریقتهای عرفانی در کردستان محسوب می شود که دارای شاخه های متعددی نظیر، کسنزانی خالدی، برزنجی سوله ای و بیانانی است که این موارد هر کدام به نوبت خود دارای مریدان فراوان می باشند. شاخه بیانانی که در شهرستان سقز آن مشغول به فعالیت هستند بیش از یک قرن است که در این منطقه و روستاهای اطراف آن فعالیت های شریعتی و طریقتی همواره داشته اند و تاکنون نیز پابرجا می باشد. کردستان همواره جامعه ای مذهبی بوده و روحانیان و مشایخ طریقت ها جایگاه اجتماعی مهمی داشته اند. مردم، اعم از فقیر و ثروتمند، برای نیازهای معنوی و دینی به آنان رجوع می کردند. با این حال در طول تاریخ روابط مشایخ طریقت و روحانیان محلی همواره ترکیبی از همکاری و اختلاف نظر بوده است. بخش عمده ای از اختلافات بر سر آیین هایی چون ذکر «قیام» در طریقت قادریه شکل گرفته است؛ آیینی که در آن برخی دراویش به اعمال خارق العاده ای مانند فرو کردن ابزار در بدن دست می زنند. روحانیان محلی این افعال را غیر شرعی دانسته و با آن مخالفند در حالی که دراویش معتقدند این اعمال در حالت ذکر و با ذکر نام خدا انجام می شود. این مقاله با تکیه بر مصاحبه های میدانی دیدگاه های مختلف را نسبت به مشروعیت این اعمال و نقش معنوی مشایخ بررسی می کند، بی آنکه به داوری قطعی درباره درست یا نادرست بودن آنها بپردازد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهمن زاهدی
استادیار گروه علوم سیاسی و ادیان، دانشگاه محقق اردبیلی
امجد علوی
دانشجوی کارشناسی ارشد عرفان اسلامی، دانشگاه محقق اردبیلی