بررسی تاثیر آموزش مهارتهای مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر خودکارآمدی مادران دارای کودک بیش فعال

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 31

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SHCONF09_237

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1404

چکیده مقاله:

بیش فعالی یکی از اختلالات عصبی بسیار شایع تکامل دوران کودکی است. شیوع بیش فعالی ۵.۳٪ برآورد شده است. بارکلی از جمله ویژگیهای نارسایی توجه و بیش فعالی را بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری میداند که در عملکرد و تعاملات اجتماعی اختلال ایجاد می کند. ابتلا به این اختلال تاثیر منفی زیادی بر عملکرد کودک و خانواده اش می گذارد. وجود کودک دارای ناتوانی بر کارکردهای روانی و اجتماعی اعضای خانواده تاثیر می گذارد. مطالعات پیشین نشان داده است که داشتن کودک ناتوان به طور معناداری بر وضعیت روانشناختی والدین تاثیر گذاشته و باعث ایجاد استرس در خانواده می شود. مادران با توجه به ساختار شخصیتی خود بیشتر احساس مسئولیت یا گاهی احساس گناه می کنند و در مقایسه با مادران کودکان بهنجار، وظایف مراقبتی بیشتری بر عهده دارند و استرس بیشتری را در زندگی تجربه می کنند. بنابراین این شرایط موجب گوشه گیری و عدم علاقه به برقراری رابطه با محیط و کاهش حرمت خود و احساس خودکم بینی و بی ارزشی در مادر می شود که پیامد آن حرمت خودپنداشت منفی و بروز افسردگی در مادران و به خطر افتادن سلامت روانی مادر است. وجود کودک، برای مادران که در مقایسه با بقیه بیشتر با کودک سروکار دارند منبع استرس است و بر سلامت روانی و سازش یافتگی آنها نیز تاثیر گذار است. این عامل در ادامه باعث سطوح بالای اضطراب، تنش، انزوا و بلاتکلیفی خواهد شد. پژوهشهایی که به بررسی رابطه ی استرس و سلامت روان در میان مادران کودکان با ناتوانی پرداخته اند، میزان بالایی از استرس و آشفتگیهای روانشناختی از قبیل اضطراب و افسردگی را در مادران این کودکان در مقایسه با مادران کودکان عادی گزارش داده اند. زندگی با کودک دارای اختلال یا ناتوانی اغلب به صورت عاملی استرس زا برای خانواده درک شده و می تواند همه جنبه های خانواده را تحت تاثیر قرار دهد. وجود کودک معلول از هر نمونه می تواند موجب سنگینی این بار تربیتی بر دوش مادر باشد، به خصوص در فرهنگ ما که ما در وقت بیشتری را در خانه سپری می کنیم. یکی از متغیرهای دیگر در این تحقیق خودکارآمدی است. بندورا معتقد است که انتظار کارآمدی می تواند روی افراد در دو حیطه اثر بگذارد: (۱) میزان تلاش که می کنند (۲) فعالیتهایی که برای انجام دادن انتخاب می کنند. تاثیر انگیزشی خودکارآمدی می تواند چشمگیر باشد وقتی ادراک از کارآمدی افراد بالا باشد، در فعالیتهایی شرکت خواهند کرد که توسعه مهارتها و قابلیتهای آنان را تسریع کند. افرادی که احساس کارایی بالا دارند، معتقدند که می توانند به نحو موثری با وقایع و موقعیتها برخورد کنند، چون آنها انتظار دارند که در غلبه کردن بر موانع موفق شوند، در کارها استقامت به خرج می دهند و اغلب در سطح بالا عمل می کنند. آنها در مقایسه با کسانی که احساس کارایی پایینی دارند، به تواناییهای خود اطمینان بیشتری دارند و خودناباوری ناچیزی نشان می دهند. آنها مشکلات را به جای تهدید چالش می دانند و فعالانه در جستجوی موقعیتهای تازه هستند. احساس کارایی بالاترس از شکست را کاهش می دهد، سطح آرزوها را بالا می برد و توانایی حل مساله و تفکر تحلیلی را بهبود می بخشد. افراد با کارآمدی بالا به جای اینکه آینده خود را فقط پیش گویی کنند، آن را شخصا می سازند. اما وقتی خودکارآمدی پایین است، افراد از شرکت در فعالیتهای جدیدی که ممکن است به آنها در یادگیری مهارتهای جدید کمک کند، خودداری خواهند کرد. افرادی که خودکارآمدی پایینی دارند، احساس می کنند که درمانده هستند و نمی توانند رویدادهای زندگی خود را کنترل کنند. آنها معتقدند که هرگونه تلاشی که انجام می دهند، بیهوده است. وقتی آنها با موانعی روبرو می شوند، چنانچه تلاش مقدماتی آنها برای حل مشکل بیهوده کنند، بیهوده می باشد و سریعا قطع امید می کنند. کسانی که احساس کارایی بسیار پایینی دارند، حتی سعی نمی کنند کنار بیایند، زیرا متقاعد شده اند که هر کاری انجام می دهند، بی فایده است. تفکر مثبت، فرآیندی است که انرژی را ایجاد و برروی واقعیات تمرکز می کند برای خلق یک پیامد مثبت، که آن به عنوان یک مزیت برای انسانها می باشد. تفکر مثبت هدیه قدرتمندی است که به طور بالقوه از آن بهره مند است، اما اغلب مردم، بخصوص افرادی که با مشاغل سخت درگیرند یا دچار استرسهای کاری هستند، از داشتن این نعمت محرومند. مثبت فکر کردن، ابزاری قوی است که می توان از آن در زندگی برای بالا بردن سلامتی و ارتقاء خوشبختی استفاده کرد. زیرا اندیشیدن مثبت، یک فرایند کارآمد است که بر همه تاثیر می گذارد و بایستی در به کارگیری آن مراقب و مسئول بود. فرایند اندیشیدن مثبت، شامل کلیه روش هایی است که با آن از انرژی شخصی استفاده و پاسخ ها یا عکس العمل های حسی، عاطفی و ذهنی به زندگی را ارائه می کنند.

نویسندگان

علی جهانی

دانشگاه فرهنگیان گروه آموزش علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران

زهره کامیابی

دانشگاه آزاد قوچان، ایران