بررسی تنوع مولکولی برخی از جمعیت های گشنیز (Coriandrum sativum L.) با استفاده از نشانگرهای RAPD و SCoT
محل انتشار: فصلنامه بیوتکنولوژی کشاورزی، دوره: 17، شماره: 4
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 4
فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JOAGK-17-4_004
تاریخ نمایه سازی: 29 آبان 1404
چکیده مقاله:
هدف: گشنیز یکی از گیاهان دارویی است که از دیرباز در مناطق مختلفی از ایران و جهان کشت می گردد. گشنیز با فرمول ژنومی ۲n=۲x=۲۲، گیاهی دیپلوئید و ایران چهارمین تولید کننده این محصول در جهان است. این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی، تعیین شباهت و تفاوت جمعیت های مختلف گشنیز با استفاده از نشانگرهای RAPD و SCoT صورت گرفت. مواد و روش ها: تعداد ۱۶ جمعیت گشنیز از سه استان خراسان جنوبی، یزد و کرمان جمع آوری و مورد مطالعه قرار گرفت. در این آزمایش به ترتیب از ۱۲ آغازگر RAPD و ۲۰ آغازگر SCoT جهت بررسی تنوع مولکولی استفاده شد. در تجزیه داده ها از نرم افزارهای NTSYSpc.۲.۲، SPSS.V۲۶ و Excel.۲۰۲۰ استفاده شد. نتایج: از ۱۲ آغازگر RAPD ۱۰ تا و از ۲۰ آغازگر SCoT ۱۵ مورد چندشکلی نشان دادند. در کل، آغازگرهای RAPD و SCoT، به ترتیب ۴۰ و ۸۶ نوار با وضوح بالا تولید نمودند. درصد چندشکلی در نشانگرهای RAPD وSCoT، به ترتیب ۱۰۰ و ۶۷/۹۷ درصد به دست آمد. آغازگرهای RD۶، RD۸ و SC۱۱، SC۱۳ بیشترین نوار (۵ و ۹ نوار) را تکثیر نمودند. مقدار متوسط شاخص های PIC، MI، EMR و RP برای نشانگرهای RAPD و SCoT به ترتیب برابر با ۴۳/۰، ۶۹/۱، ۴، ۸۱/۲ و ۳۸/۰، ۰۹/۲، ۴۹/۵، ۳۸/۳ برآورد گردید. بیش ترین شباهت ژنتیکی بین کرمان - زرند، یزد – بهاباد، سیرجان – بافت، کرمان – بافت، بیرجند – خوسف و کمترین شباهت ژنتیکی بین سربیشه – بهاباد، بهاباد – بم، بیرجند - بهاباد، بیرجند – یزد، بهاباد - زرند به دست آمد. تجزیه خوشه ای بر اساس داده های RAPD و SCoT، جمعیت های مختلف را در سه خوشه گروه بندی نمود. تجزیه به مختصات اصلی بر اساس داده های RAPD و SCoT به ترتیب ۸۲/۵۰ و ۹۷/۵۲ درصد از کل واریانس را توجیه کرد. نتیجه گیری: نشانگرهای مورد استفاده به خوبی توانستند جمعیت های گشنیز را از یکدیگر متمایز کنند. نرخ بالای چندشکلی RAPD و SCoT نشان داد که این نشانگرها برای تجزیه تنوع ژنتیکی در جمعیت های گشنیز کارآمد است. کارایی دو نشانگر تقریبا یکسان بود، لیکن بر اساس شاخص های محاسبه شده SCoT کمی بهتر از RAPD در تمایز جمعیت ها شناخته شد. توجیه درصد کمی از تغییرات توسط مولفه ها نشان داد که آغازگرها پراکندگی مناسبی بر روی ژنوم داشتند و لذا به خوبی انتخاب شده بودند. نتایج نشان داد که درون جمعیت های هر استان تشابه ژنتیکی نسبتا بالا و بین جمعیت های استان های مختلف تشابه ژنتیکی کمتری وجود داشت. جهت حصول حداکثر هتروزیس، تلاقی جمعیت های سربیشه × بهاباد، بهاباد × بم، بیرجند × بهاباد، بیرجند × یزد و بهاباد × زرند توصیه می گردد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد ضابط
دانشیار، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.
مریم اکبری
کارشناسی ارشد ژنتیک و به نژادی گیاهی، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.
علی ایزانلو
دانشیار، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :