نقش حساسیت اخلاقی در تحلیل رابطه میان نظریه اجتماعی و عمل در نگاه آدورنو: نقد بازسازی فرینهگن از آدورنو

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 32

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IHCSP-15-1_001

تاریخ نمایه سازی: 27 آبان 1404

چکیده مقاله:

این مقاله به تبیین نقش مفهوم حساسیت اخلاقی (Moral Sensibility) در رابطه میان ذهن و واقعیت در چارچوب ایده رهایی (Liberation) که توسط تئودور آدورنو (Theodor W. Adorno) بیان شده است، می پردازد. این تبیین در پیوند با این پرسش قرار می گیرد که چگونه می توان نظریه ای فلسفی در باب اخلاق داشت که بتواند خود را بدل به نیروی مادی در جامعه کند، بدین معنا که این نیرو صرفا هدایت کننده کنش عامل ها در سطح معرفتی نباشد و بلکه به لحاظ مادی نیز محرک آن ها در سطح اراده باشد؟ این مقاله امر مطلق (Categorical Imperative) کانت را که بر جهان شمولی و غیرمشروط بودن تعهدات اخلاقی تاکید می کند، با دیدگاه های فلسفی جایگزینی که مدعی ماهیت مشروط اخلاق هستند و بر ریشه داشتن اخلاق در خواسته ها و احساسات انسانی تاکید دارند، مقایسه می کند. از طریق این مقایسه، بر اهمیت صورت بندی پرسش از لوازم اخلاقی از جمله حساسیت اخلاقی در قالب «مساله هنجارمندی» (Problem of Normativity) تاکید می کند و رهایی را به عنوان یک عنصر اساسی زندگی اخلاقی در جامعه مدرن قرار می دهد. این مقاله، با استفاده از تز «ارسطویی گرایی منفی» (Negative Aristotelianism) فابیان فرینهیگن (Fabian Freyenhagen)، بر ضرورت تشخیص «بد» به عنوان نقطه شروع نقد اخلاقی تاکید کرده و در عین حال کوشش می گردد با نقد خوانش فرینهگن از آدورنو محدودیت های چارچوب های بیش از حد ساده ای را که صرفا بر نیازهای اساسی انسانی متمرکز هستند، به چالش کشیده شود. با دخیل کردن برخی بصیرت ها در مورد ناخودآگاه و زمینه اجتماعی-تاریخی، نشان داده می شود که چگونه حساسیت اخلاقی نه تنها توسط تامل عقلانی، بلکه توسط نیروهای عمیق تر روانی و اجتماعی شکل می گیرد. در نهایت، این استدلال از فهمی از عاملیت اخلاقی که ظرایف بیشتری دارد، حمایت می کند که بر ارتباط متقابل بین تجربیات فردی و ساختارهای اجتماعی تاکید می کند در نتیجه توصیفی از حساسیت اخلاقی ارائه می شود که نه تنها شرایط امکان سوبژکتیو اخلاق را به رسمیت می شناسد، بلکه شرایط امکان واقعی اخلاق را نیز در نظر می گیرد.

نویسندگان

بهراد موسوی رمضان زاده

پژوهشکده فلسفه و تاریخ علم ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی