تاثیر هنر درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی تنظیم هیجانی و روابط فردی دختران (مطالعه موردی دانشجویان هنر دانشگاههای تهران)

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر آشفتگی هیجانی، تنظیم هیجانی و روابط فردی دختران دانشجوی رشتههای هنری در شهر تهران میباشد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون، صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دختر در رشته های هنری در دانشگاه های تهران می باشند که به مراکز مشاوره دانشگاه مراجعه کردهاند. با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، ۴۰ نفر از آنان که واجد ملاکهای ورود به تحقیق بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه SPSS، پرسشنامه استاندارد مهارت بین فردی فترو، مقیاس دشواری تنظیم هیجانی گراتز و روئمر و ۲۱-DASS بوده است. برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها از نرم افزار آماری نسخه ۲۵ و روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل کوواریانس بیانگر آن است که آشفتگی هیجانی، تنظیم هیجانی و روابط فردی دختران دانشجوی هنر در شهر تهران رابطه معناداری با هنر درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان با اجرای جلسات هنر درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، میزان آشفتگیهای هیجانی نظیر اضطراب، استرس و افسردگی کاهش یافته و در میزان تنظیم هیجانی و روابط فردی دختران دانشجو افزایش را مشاهده می کنیم.

کلیدواژه ها:

هنر درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ، اضطراب ، افسردگی ، استرس ، آشفتگی هیجانی ، تنظیم هیجانی ، روابط فردی ، دختران دانشجو ، هنرمند