داستان نگاری درباره آینده معلمی همراه با Al در سال ۲۰۵۰
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 18
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RRCONF01_2439
تاریخ نمایه سازی: 14 آبان 1404
چکیده مقاله:
این مقاله داستانی-تحلیلی، پرده از تحول شگرف و غیرقابل بازگشت نقش معلم در بستر فراگیری هوش مصنوعی (AI) تا سال ۲۰۵۰ برمی دارد. روایت از زاویه دید «سارا»، یک معلم-مربی در آکادمی نور، که نمادی از نسل جدید آموزگاران است، آغاز می شود. سال ۲۰۵۰ دیگر کلاس های سنتی، با انتقال یک طرفه دانش توسط انسان، وجود ندارند. هوش مصنوعی، که به مرحله بلوغ کامل در حوزه آموزش رسیده است، وظایف روتین، تکراری و مبتنی بر داده را به طور کامل بر عهده گرفته است. این ابزارهای هوشمند، شامل دستیاران آموزشی شخصی (AI Tutors)، سامانه های تحلیل عاطفی و شناختی (برای پایش خستگی و درگیری دانش آموز)، و محتواسازهای پویای سفارشی هستند که محتوا را در لحظه و بر اساس الگوی یادگیری هر فرد تولید می کنند.آزادسازی معلم از بار «تدریس محتوایی»، به او اجازه داده است تا بر نقش های حیاتی و منحصرا انسانی تمرکز کند. معلم ۲۰۵۰ دیگر صرفا انتقال دهنده دانش نیست؛ او به یک معمار تجربه یادگیری، یک مربی (Coach)، و یک راهبر اخلاقی تبدیل شده است. تمرکز سارا و همکارانش بر پرورش مهارت های نرم و فرامتنی (مانند تفکر انتقادی، خلاقیت، کار گروهی، تاب آوری و هوش هیجانی) است؛ مهارت هایی که ماشین ها هرگز نمی توانند به طور کامل جایگزین شوند. او وقت خود را صرف مدیریت پروژه های پیچیده بین رشته ای می کند که در آن ها دانش آموزان باید آموخته های خود از AI را در سناریوهای واقعی و چالش برانگیز انسانی به کار گیرند.با این وجود، مقاله از نمایش بی طرفانه این آینده دوری نمی کند و به طور جدی به چالش های اخلاقی و اجتماعی این همزیستی می پردازد. نگرانی های اصلی شامل خطر سوگیری الگوریتمی که می تواند نابرابری های آموزشی را در جوامع مختلف تعمیق بخشد، مسائل مربوط به حریم خصوصی گسترده داده های شناختی دانش آموزان، و مهم تر از همه، خطر وابستگی مفرط دانش آموزان به سیستم های هوشمند است که می تواند توانایی آن ها برای یادگیری مستقل و حل مسئله را کاهش دهد.بنابراین، ضرورت توسعه حرفه ای مستمر و سواد هوش مصنوعی برای معلمان جدید و قدیم بیش از پیش حیاتی است. معلم آینده باید نه تنها کاربر، بلکه ناظر، منتقد و پالایشگر خروجی های هوش مصنوعی باشد. در نهایت، مقاله این نتیجه را می گیرد که آینده معلمی در سال ۲۰۵۰ نه یک تهدید، بلکه یک ارتقاء انسانی است. هوش مصنوعی ابزاری قدرتمند است که کارایی را افزایش می دهد، اما این حکمت، همدلی و ارتباط عاطفی معلم انسان است که معنی، هدف و ارزش نهایی را به فرآیند آموزش می بخشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سیده لیلا حسینی
کارشناس ارشد فیزیولوژی جانوری دانشگاه علوم و تحقیقات فارس