سیر تحول کاشی هفت رنگ در معماری شیراز؛ از قاجار تا پهلوی
محل انتشار: چهارمین کنفرانس بین المللی معماری، عمران، شهرسازی، محیط زیست و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 43
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICACU04_1013
تاریخ نمایه سازی: 14 آبان 1404
چکیده مقاله:
کاشی هفت رنگ به عنوان یکی از شیوه های برجسته و اصیل تزئینات معماری در سنت هنری ایران مبتنی بر فن نقاشی مستقیم بر سطح کاشی خام و سپس لعاب پذیری و پخت نهایی است. این تکنیک که از دوره های پیش از صفوی به ویژه در دوران اسلامی رواج یافته، در طی قرون در مناطق مختلف ایران گسترش یافته و در هر شهر با توجه به زمینه های فرهنگی، اقلیمی و هنری ویژگی های بصری و ساختاری متمایزی به خود گرفته است. شیراز به دلیل پیشینه تاریخی غنی در هنرهای صناعی و وجود کارگاه های کاشی سازی فعال، یکی از مراکز شاخص در تکوین و تداوم کاشی هفت رنگ محسوب می شود. کاشی های تولید شده در شیراز با تنوع بالا، رنگ، نقش، ترکیب بندی و ساختار تصویری بازتاب دهنده ذوق بصری خاص هنرمندان محلی و وجوهی از هویت فرهنگی این منطقه هستند که آنها را از دیگر نمونه های مشابه در شهرهای ایران متمایز می سازد. پژوهش پیش رو با رویکرد تحلیلی-تاریخی به بررسی مولفه های زیباشناسی ساختاری و اجرایی کاشی هفت رنگ در شیراز با تمرکز بر دوره های قاجار و پهلوی پرداخته است. در این راستا تحلیل نقوش، تزئینی، الگوهای رنگی، تکنیک های اجرایی و همچنین شناسایی هنرمندان فعال در این بازه های زمانی از اهداف اصلی مطالعه به شمار می آید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره قاجار، تنوع گسترده ای از نقش مایه ها از جمله نقوش هندسی، گیاهی، حیوانی، انسانی، اسطوره ای، مناظر، معماری، روایات تصویری، نقوش فرنگی و نظامی مورد استفاده قرار گرفته است که در میان آنها در شیراز نقوش گیاهی و فرنگی بسامد بیشتری دارند. به ویژه در اواخر این دوره گرایش به بازنمایی های واقع گرایانه و چهره های انسانی شدت یافته و نوعی تحرک تصویری نوظهور در آثار قابل ردیابی است. در دوره پهلوی با وجود کاهش حضور نقش مایه های فرنگی، استفاده از نقوش گیاهی در قالب اسلیمی ها، ختایی ها و ترکیب بندی های گل و مرغ گسترش یافته است. بازگشت به سنت های بصری دوره زندیه و احیای برخی الگوهای کلاسیک یکی از ویژگی های بارز آثار این دوره تلقی می شود. از منظر رنگ شناسی نیز، تفاوت محسوسی میان دو دوره دیده می شود؛ به گونه ای که در دوره پهلوی گرایش به استفاده از طیف های سردتر رنگی، به ویژه آبی ها و سبز های ملایم افزایش یافته و این تغییر در ساختار رنگی کلی کاشی ها قابل ملاحظه است. گردآوری داده های این پژوهش به صورت ترکیبی از روش های مطالعات میدانی و اسنادی انجام شده است. ابزارهای تحقیق شامل فیش برداری از منابع مکتوب، عکس برداری میدانی از نمونه های کاشی کاری، مشاهده مستقیم تزئینات در ابنیه های بافت تاریخی شیراز و همچنین مصاحبه با هنرمندان، کارشناسان و استادکاران فعال در حوزه کاشی سازی سنتی بوده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محبوبه نیکوئی
کارشناسی ارشد پژوهش هنر گروه هنرهای تجسمی، دانشکده هنر و معماری دانشگاه علم و هنر یزد، ایران