مدل مفهومی تفکر انتقادی مبتنی بر منابع اسلامی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 14
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SIP-19-37_005
تاریخ نمایه سازی: 30 مهر 1404
چکیده مقاله:
چکیده گستردهمقدمه و اهداف: تفکر انتقادی امروزه به عنوان یکی از مهارت های اساسی و حیاتی برای همه افراد در جوامع مختلف شناخته می شود و جایگاه ویژه ای در نظام های آموزشی سراسر جهان دارد. این مهارت به واسطه تاثیرگذاری بر توسعه مهارت های شناختی سطح بالا نظیر تامل، خودآگاهی و تحلیل مسائل پیچیده، نقش مهمی در توانمندسازی افراد برای تصمیم گیری های منطقی و حل مسائل در زندگی شخصی و حرفه ای ایفا می کند. در دنیای پرتحول امروز، تفکر انتقادی برای مواجهه با چالش های ساده و پیچیده اهمیت زیادی دارد، به ویژه در برابر پدیده هایی مانند اخبار جعلی و نظریه های توطئه در فضای مجازی که نیازمند تحلیل و مدیریت هوشمندانه اطلاعات است. تفکر انتقادی فرآیندی پیچیده و چندبعدی است که شامل تفکر منطقی، ارزیابی شواهد و تصمیم گیری بر پایه استدلال می شود. اندیشمندان آن را گاه تفکری معقول و بازتابی و گاه فرایندی هدفمند و خودگردان می دانند. از سوی دیگر، آموزه های دینی به ویژه قرآن و روایات اسلامی نیز تاکید زیادی بر تفکر و تعقل دارند. قرآن کریم در آیات متعددی انسان ها را به تامل و نقد باورها و سنت های بی اساس دعوت می کند و آن ها را از پذیرش کورکورانه آموزه های گذشته بر حذر می دارد. این رویکرد در راستای پرورش عقل و جلوگیری از جمود فکری است. اندیشمندانی مانند مطهری و ابن سینا نیز بر اهمیت تفکر نقادانه تاکید داشته و آن را عاملی موثر در رشد عقلانی و دوری از تعصب و قضاوت های عجولانه دانسته اند. علی رغم وجود پژوهش های متعدد در حوزه تفکر انتقادی از منظر روان شناسی، تعلیم و تربیت و فلسفه، هنوز مدلی جامع و مشخص که مبتنی بر منابع اسلامی باشد و مولفه های تفکر انتقادی را به طور دقیق تبیین کند، ارائه نشده است. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های تفکر انتقادی از منابع اسلامی و تدوین مدل مفهومی کاربردی برای تقویت این مهارت است. این مدل با تایید متخصصان می تواند زمینه ساز برنامه های آموزشی موثر و ارتقای تصمیم گیری منطقی در سطوح فردی و اجتماعی شود.روش: این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر رویکرد، آمیخته است که شامل ترکیب روش های کیفی و کمی به صورت متوالی اکتشافی می باشد. در بخش کیفی، برای شناسایی مفاهیم مرتبط با تفکر انتقادی در منابع اسلامی، از روش معناشناسی زبانی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه آماری شامل قرآن کریم و منابع روایی معتبر از کتب درجه «الف» و «ب» و آثار پیشوایان دینی تا سده پنجم هجری است. نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و هدفمند انجام شده و داده ها با نظر کارشناسان تجزیه و تحلیل گردیده است. ابتدا با روش معناشناسی زبانی، مفاهیم مشابه تفکر انتقادی در قرآن و روایات شناسایی شد. سپس این داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی بررسی گردید تا مضامین اصلی استخراج شود. در تحلیل محتوا، داده ها به صورت نظام مند طبقه بندی شده و مفاهیم کلیدی شناسایی شدند. در بخش کمی، برای ارزیابی روایی محتوایی مولفه ها از روش توصیفی زمینه یابی استفاده شد. نظرات پنج کارشناس در مرحله مفاهیم و هفت کارشناس در مرحله مولفه ها به صورت هدفمند جمع آوری شد. شاخص روایی محتوایی (CVI) محاسبه و مفاهیمی که مقدار آن کمتر از ۰.۷۹ بود، حذف گردید. ویژگی های جمعیت شناختی کارشناسان شامل تحصیلات حوزوی و دانشگاهی نیز بررسی شد تا از تخصص آن ها اطمینان حاصل شود. درنهایت، روند مراحل پژوهش از آغاز تا پایان به صورت طرح نما ارائه شد تا سیر پژوهش و نحوه دستیابی به نتایج به روشنی مشخص شود. این فرآیند موجب افزایش دقت و اطمینان در یافته های پژوهش شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش منجر به تدوین یک مدل مفهومی جامع برای تفکر انتقادی مبتنی بر منابع اسلامی شد. در مرحله نخست، با بهره گیری از روش معناشناسی زبانی و تحلیل محتوای کیفی، مفاهیم مرتبط با تفکر انتقادی استخراج شد. در این راستا، ابتدا ۱۴ مفهوم کلیدی شناسایی گردید که پس از ارزیابی روایی محتوایی توسط کارشناسان، هشت مفهوم اصلی شامل فکر نظام مند، حقیقت جویی، گشوده فکری، پرسشگری، شنونده فعال، استقلال فکری، انعطاف پذیری و فهم عمیق تایید و انتخاب شد. مدل مفهومی طراحی شده، در سه بعد ساختاربندی شد: بعد شرایطی: این بعد به عواملی اشاره دارد که زمینه ساز شکل گیری تفکر انتقادی هستند. مولفه هایی همچون فکر نظام مند (برنامه ریزی و نظم در اندیشه)، حقیقت جویی (جستجوی فعالانه حقیقت)، گشوده فکری (پذیرش دیدگاه های مختلف)، پرسشگری (طرح سوالات بنیادین) و شنونده فعال (گوش دادن دقیق و تحلیلی) در این بعد قرار دارند. بعد هسته ای: این بعد به ماهیت و جوهره تفکر انتقادی پرداخته و شامل استقلال فکری (اتکای فرد به قضاوت شخصی)، قدرت پردازش اطلاعات (تحلیل و استنباط داده ها)، انعطاف پذیری (سازگاری با شرایط جدید) و فهم عمیق (درک عمیق از مسائل) است. بعد پیامدی: این بعد بر پیامدها و نتایج حاصل از تفکر انتقادی متمرکز است. مولفه هایی چون ارتباط سازنده (تعامل موثر با دیگران)، خودهشیاری (آگاهی از نقاط ضعف و قوت فردی)، بازنگری و ارتقای دانش (مرور و اصلاح آموخته ها)، تصمیم گیری منطقی و سخن مستندانه (استدلال بر اساس شواهد) در این بعد گنجانده شده اند. در مرحله کمی، میزان روایی محتوایی این مولفه ها توسط هفت کارشناس حوزه علوم انسانی و روان شناسی بررسی شد. شاخص CVI برای تمامی مولفه ها بالاتر از ۰.۸۵ گزارش شد که نشان دهنده اعتبار بالای مدل ارائه شده است. این مدل قابلیت تبدیل به ابزارهای سنجش روان شناختی و برنامه های آموزشی برای ارتقای مهارت تفکر انتقادی را داراست. شکل ۱. مدل مفهومی تفکر انتقادی مبتنی بر منابع اسلامی نتیجه گیری: فکر انتقادی به عنوان یک مهارت بنیادین، نقشی اساسی در رشد فکری، تصمیم گیری آگاهانه و حل مسائل پیچیده دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی یک مدل مفهومی از تفکر انتقادی مبتنی بر منابع اسلامی، نشان داد که آموزه های دینی می توانند چارچوبی جامع و کارآمد برای پرورش این مهارت ارائه دهند. مدل استخراج شده نشان می دهد که تفکر انتقادی نه تنها به مهارت های فردی محدود نمی شود، بلکه با مولفه هایی همچون حقیقت جویی و گشوده فکری، زمینه ساز تعامل موثر با محیط و پذیرش دیدگاه های متنوع است. استقلال فکری به افراد این توانایی را می دهد که از تعصب و تقلید کورکورانه دوری کرده و با تحلیل منطقی به نتایج قابل اعتماد دست یابند. همچنین انعطاف پذیری و فهم عمیق به آن ها کمک می کند تا در شرایط متغیر، تصمیم گیری های منطقی و هوشمندانه داشته باشند. از منظر آموزه های اسلامی، تاکید بر تفکر، تعقل و تدبر، نشان دهنده اهمیت بالای تفکر انتقادی در ارتقای سطح فکری و اخلاقی انسان است. این آموزه ها بر پرهیز از تعصب، دعوت به پرسشگری و بررسی عمیق امور تاکید دارند. به ویژه در عصر اطلاعات که انسان با انبوهی از داده ها و اخبار جعلی مواجه است، بهره گیری از تفکر انتقادی می تواند مانع از گمراهی و تصمیم گیری های نادرست شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که با به کارگیری این مدل مفهومی می توان برنامه های آموزشی موثری برای تقویت مهارت تفکر انتقادی طراحی کرد. این مدل می تواند به عنوان یک الگوی علمی برای پرورش تفکر نقادانه در سطوح مختلف آموزشی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت، توصیه می شود این مدل در قالب ابزارهای سنجش و برنامه های آموزشی مورد آزمون و بازنگری قرار گیرد تا ضمن ارتقای دقت آن، امکان به کارگیری موثر آن در تربیت نسل هایی با توانمندی تفکر نقادانه فراهم شود. همچنین پژوهش های آینده می توانند با تمرکز بر مقایسه این مدل با سایر الگوهای بین المللی، نقاط قوت و کاستی های آن را شناسایی و اصلاح کنند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد تقی عابدی
کارشناسی ارشد، روانشناسی عمومی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، ایران
احد امیدی
دانشجوی دکترا، گروه روانشناسی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، ایران
محمدرضا احمدی
استادیار، گروه روانشناسی، موسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :