مبانی فلسفی خانواده درمانگری اسلامی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 73
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IPF-1-1_001
تاریخ نمایه سازی: 28 مهر 1404
چکیده مقاله:
چکیده گستردهمقدمه و اهداف: خانواده درمانگری از نیمه قرن بیستم به عنوان یکی از مهم ترین رویکردهای درمانی در روان شناسی مطرح شد و تاکنون مسیر پرفرازونشیبی را طی کرده است. نخستین نظریه ها با تمرکز بر تعاملات خانوادگی و نقش ساختار، مرزها و قدرت آغاز شدند و به تدریج نظریه های متنوع تری براساس پارادایم های فلسفی متفاوت شکل گرفتند (نیکولز و دیویس، ۲۰۱۶). تمایز اصلی این رویکردها بیش از آنکه در سطح تکنیک ها و فنون درمانی باشد، در سطح مبانی نظری و فلسفی آنهاست. برای مثال، خانواده درمانگری ساختاری و چندنسلی بر نوعی هستی شناسی اثبات گرایانه مبتنی اند، در حالی که رویکردهای روایتی و پسامدرن، خانواده را برساختی اجتماعی تلقی می کنند (بستان، ۱۳۹۲الف). در جهان اسلام نیز طی دهه های اخیر پژوهش هایی در زمینه زوج درمانی و خانواده درمانگری صورت گرفته است؛ از جمله طراحی مداخلات شناختی-رفتاری مبتنی بر متون اسلامی (سالاری فر، ۱۳۹۳) یا بررسی الگوهای تعاملی زوجین با رویکرد مذهبی (زارعی توپخانه، جان بزرگی و بستان ، ۱۳۹۵). با وجود این، اغلب این پژوهش ها بر جنبه های کاربردی و تجربی متمرکز بوده اند و کمتر به مبانی فلسفی توجه کرده اند. حال آنکه، معرفی الگوی اسلامی در خانواده درمانگری بدون تبیین بنیان های هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، ارزش شناختی و روش شناختی ممکن نیست (اسماعیلی، ۱۳۹۴). از این منظر، پرداختن به مبانی فلسفی، هم برای نقد و مقایسه نظریه های موجود ضرورت دارد و هم بستر طراحی مدلی جامع و منسجم از خانواده درمانگری اسلامی را فراهم می سازد. هدف پژوهش حاضر استخراج و تبیین این مبانی براساس آموزه های اسلامی و ارائه چارچوبی نظری است که بتواند مبنای طراحی مداخلات علمی و بومی در حوزه خانواده قرار گیرد.روش: این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد اجتهادی انجام شد. روش اجتهادی نوعی تحلیل محتوای عمیق محسوب می شود که در آن پژوهشگر با تکیه بر متون دینی و منابع معتبر، مفاهیم و گزاره های کلیدی را استخراج و تبیین می کند (علیپور و حسنی، ۱۳۸۹). واحد تحلیل در این تحقیق شامل قرآن کریم، روایات اهل بیت، تفاسیر معتبر و آثار اندیشمندان اسلامی بود. همچنین منابع روان شناسی خانواده و فلسفه علم برای مقایسه و غنای داده ها به کار گرفته شدند (برگر، ۱۳۶۱ ). فرایند پژوهش در چند گام پیش رفت: نخست، شناسایی مفاهیم مرتبط با خانواده، انسان، ارزش و معرفت در متون اسلامی؛ دوم، استخراج گزاره های مربوط به پنج حوزه فلسفی؛ سوم، دسته بندی آنها در چارچوب هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی؛ و چهارم، تفسیر و بازسازی این گزاره ها به گونه ای که قابلیت مقایسه با نظریه های خانواده درمانگری موجود را داشته باشد. برای افزایش اعتبار یافته ها از روش مثلث سازی داده ها استفاده شد؛ بدین صورت که مفاهیم استخراج شده با آیات قرآن، روایات و آثار مفسران بزرگی چون طباطبایی (۱۴۱۷ق) و فیلسوفانی چون مطهری (۱۳۹۶) مقایسه شد. همچنین از نظر برخی متخصصان روان شناسی اسلامی برای بازبینی داده ها بهره گرفته شد. دلیل انتخاب این روش آن بود که تحلیل محتوای اجتهادی امکان کشف لایه های پنهان و دلالت های فلسفی آموزه های اسلامی را فراهم می کند (شجاعی، ۱۳۹۴). این شیوه به پژوهشگر اجازه می دهد تا علاوه بر معنای ظاهری، معانی عمیق تر و کاربردی آموزه های دینی در حوزه خانواده درمانگری را نیز استخراج نماید.نتایج: یافته ها نشان داد که مبانی فلسفی خانواده درمانگری اسلامی در پنج مبنا قابل تفکیک است:هستی شناسی: در اسلام، خانواده نهادی واقعی و فطری است، نه صرفا برساختی اجتماعی. خاستگاه آن در نیازهای طبیعی و معنوی انسان قرار دارد و ساختار آن بر پیمان ازدواج، روابط سببی و نسبی و شیری چندوجهی استوار است. واقعیت های اجتماعی، محبت و استخدام متقابل افراد ناشی از نیازها، نگرش ها، آرمان ها و اختلافات، سنت های الهی و قوانین پایدار در روابط چهارگانه انسان است و این واقعیت ها، وجود خاستگاه فطری خانواده، الگوی کلی خانواده، ارکان و سیستم چندوجهی خانواده است.معرفت شناسی: امکان دستیابی به شناخت حقیقی و مطابق با واقع پذیرفته شده است. منابع معرفت شامل دین، عقل و تجربه هستند که هریک نقش خاصی ایفا می کنند: عقل در اثبات مبانی، نقل در طراحی الگوهای نظری و تجربه در آزمون فرضیه ها.انسان شناسی: انسان موجودی دوساحتی (جسم و روح) با اراده آزاد است. محیط اجتماعی و خانوادگی در شکل گیری شخصیت او نقشی کلیدی دارد (حر عاملی، ۱۴۰۹ق). تفاوت های جنسیتی در کنار کرامت انسانی مشترک پذیرفته می شود (طباطبایی، ۱۴۱۷ق). ماهیت انسان خوشبینانه ارزیابی می شود.ارزش شناسی: برخلاف نسبیت گرایی رایج در برخی نظریه های مدرن (گیدنز، ۱۳۷۴)، اسلام ارزش های مطلق و ذاتی چون عدالت و قبح ظلم را می پذیرد (سبحانی، ۱۴۲۰ق). خانواده نهادی قدسی است که کارکردهای آن ارزش معنوی دارد (مجلسی، ۱۴۰۳ق). دخالت ارزش ها در سطح فراتجربی (جمع آوری، فرضیه سازی و مباحث راهبردی و سیاست گذاری) است و دخالت نکردن ارزش ها در سطح تجربی.روش شناسی: رویکرد اسلامی بر روش های ترکیبی تکیه دارد؛ در سطح نظری، از روش های اجتهادی و کیفی و در سطح آزمون فرضیه ها از روش های تجربی و کمی بهره گرفته می شود (زارعی و دهقانی، ۱۴۰۲ ). این نتایج نشان می دهد خانواده درمانگری اسلامی چارچوب فلسفی منسجم و متمایزی دارد.بحث و نتیجه گیری: بررسی حاضر آشکار کرد که خانواده درمانگری اسلامی بر مبانی فلسفی ویژه ای استوار است که آن را از بسیاری از رویکردهای غربی متمایز می سازد. در بعد هستی شناسی، خانواده نهادی واقعی، فطری و هدفمند است که با سنت های الهی پیوند دارد و برخلاف دیدگاه های پسامدرنیستی صرفا محصول برساخت اجتماعی تلقی نمی شود. در بعد معرفت شناسی، اسلام امکان دستیابی به شناخت واقعی را می پذیرد و تعامل سه منبع عقل، دین و تجربه بنیان اصلی معرفت شناختی آن را تشکیل می دهد. در بعد انسان شناسی، انسان موجودی دارای روح و جسم، اختیار و کرامت است که خانواده بستر اصلی شکوفایی استعدادهای او محسوب می شود. در بعد ارزش شناسی، خانواده واجد قداست و ارزش های ذاتی معرفی می شود و کارکردهای آن فراتر از سودمندی مادی، معنای معنوی و اخروی دارد. در بعد روش شناسی، استفاده از روش های ترکیبی، اجتهادی و تجربی، این امکان را فراهم می آورد که یافته ها هم بر داده های دینی و عقلی استوار باشند و هم در عرصه تجربی اعتبار یابند. این مجموعه مبانی، زمینه ارائه الگوی خانواده درمانگری اسلامی را فراهم می سازد که هم ریشه در سنت دینی دارد و هم قابلیت تعامل با دستاوردهای علمی جدید را داراست. با این حال، پژوهش حاضر گامی نخستین در این مسیر است و برای تکمیل آن لازم است پژوهش های بیشتری با روش های کیفی و مقایسه ای انجام شود (زارعی توپخانه، ۱۳۹۸). چنین پژوهش هایی می تواند به غنای نظریه و کاربرد عملی خانواده درمانگری اسلامی کمک کرده و زمینه گفت وگوی سازنده با رویکردهای غربی را نیز فراهم آورد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد زارعی توپخانه
استادیار گروه خانواده، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :