مدل والدگری معنوی خداسو مبتنی بر نظام روانشناختی انسان
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 13
فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IPF-1-1_002
تاریخ نمایه سازی: 28 مهر 1404
چکیده مقاله:
چکیده گسترده مقدمه و اهداف: والدگری اغلب به صورت ناآگاهانه و بدون تفکر انجام می شود، در حالی که آگاهی والدین هم وظیفه ای اخلاقی است و هم به بهبود عملکرد فرزندان کمک می کند. سبک والدگری، مجموعه ای از باورها و نگرش های والدین نسبت به تربیت فرزند است. پیچیدگی شخصیت انسان و فقدان آموزش در این زمینه، مشکلاتی را ایجاد می کند. آموزش صحیح برای شکل گیری شخصیت فرزندان، ریشه در خانواده دارد و خانواده می تواند اخلاق فرزند را در زندگی آینده آماده کند. انحطاط اخلاقی فرزندان، پیامدهایی مانند کاهش عملکرد شناختی و شایستگی اجتماعی را به دنبال دارد و منبع استرس برای والدین است. والدگری در دیدگاه چندبعدی معنوی، تعاملی عاقلانه و معنوی است که از آن به عنوان تعامل خداسوئی یاد می شود. این تعامل با هدف مراقبت از نسل توحیدی صورت می گیرد و از پیش از تولد تا دوران کودکی، نقشی اساسی در رشد سالم او ایفا می کند. شیوه های تربیتی خشن، روابط والدین و فرزند را مختل می کند و باعث ناسازگاری ذهنی و رشدی در کودکان می شود. الگوهای روانشناسی غربی، از منظر فرهنگ توحیدی دارای کاستی هایی هستند. پژوهش هایی در زمینه فرزندپروری اسلامی انجام شده است، اما پژوهش حاضر با استفاده از مبانی و اصول مشخص، مدل والدگری معنوی خداسو را به صورت ساختاریافته ارائه می دهد. هدف این پژوهش، تدوین «مدل والدگری معنوی خداسو مبتنی بر نظام روانشناختی انسان» بر پایه آیات قرآن کریم و روایات معتبر است. روش: این پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست، پیش نویس مدل «والدگری معنوی خداسو مبتنی بر نظام روانشناختی انسان» بر مبنای درمان چندبعدی معنوی خداسو تدوین گردید. در مرحله دوم، روایی محتوای این مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. برای استخراج مولفه ها و تبیین ساختار «والدگری معنوی خداسو مبتنی بر نظام روانشناختی انسان» در مرحله اول، از روش های معناشناسی زبانی، تحلیل مولفه ای و تحلیل محتوای کیفی و تفسیری جملات توصیفی-تبیینی متون اسلامی (قرآن و حدیث) استفاده شد. واحدهای تحلیل، جملات توصیفی-تبیینی متون اسلامی در نظر گرفته شدند و محتوای آشکار و پنهان این متون بررسی شد. تحلیل داده ها با رویکرد مقوله بندی و از طریق تلخیص، عرضه و نتیجه گیری انجام شد. جامعه اسناد و متنی پژوهش، شامل جملات توصیفی-تبیینی متون اسلامی بود که به دلیل محدودیت، فقط یافته های کلی و اصلی ارائه شد. در مرحله دوم، روایی محتوایی مدل از طریق نظرات متخصصان بررسی شد. بدین منظور، اجزا و ساختار مدل به هشت متخصص روانشناسی ارائه گردید. متخصصان دارای سابقه کار بالینی و آشنایی با ساخت مدل بودند. برای جمع آوری دیدگاه های کارشناسان در مورد ضرورت و مناسب بودن هر مولفه، از فرم مشخصات استفاده شد و داده های حاصل با استفاده از ضریب «نسبت روایی محتوا» (CVR) و «شاخص روایی محتوا» (CVI) تحلیل شدند. نتایج: پژوهش حاضر به مفهوم سازی «والدگری معنوی خداسو مبتنی بر نظام روانشناختی انسان» به عنوان رویکردی نوین در تربیت فرزند می پردازد که بر پایه گرایش ها و رفتارهای والدین در قبال فرزندان استوار است. این رویکرد، زمینه ای فرهنگی-دینی برای رفتار والدین فراهم آورده و منجر به بروز ویژگی های شناختی، عاطفی و رفتاری مثبت در فرزند و والد می شود. کنش اصلی این نظام روانشناختی، خردمندی است و در دو سطح «فعالیت والدینی» و «تعامل والد-فرزندی» قابل بررسی است. خردمندی، کنش هسته ای این نظام است و بر پایه عقلانیت و آموزش پذیری انسان بنا شده است. عقل به عنوان ابزاری برای فعال سازی بعد معنوی و شناخت مبدا هستی، نقش محوری دارد. نظام پاسخ دهی والدین در خانواده باید بر اساس عقل باشد تا در انجام مسئولیت های خود مورد قضاوت قرار نگیرند. فعالیت والدینی شامل چهار مولفه اصلی است: ارجمندی، فرزانگی، پاسخگویی عاطفی و برنامه ی روی آوری و بازداری. ارجمندی به معنای نیل به تعالی و شکوفایی فطرت خداخواهی است و شامل ارزشمندی غیرمشروط و تعادل جویی تعاملی می شود که با سازه عقل ارتباط دارد. فرزانگی نیز به سازه عقل مرتبط است و شامل خیرآموزی و بینش بخشی و پنداشت سازی است. پاسخگویی عاطفی، که شامل ابراز محبت است، نیازمند چارچوب و اصولی است که ضمن تامین نیازهای عاطفی، از حدود الهی نیز تجاوز نکند. برنامه ی روی آوری و بازداری، شامل ترغیب و ترهیب است که به توسعه فضای روانی-معنوی انسان منجر می شود که دو مولفه اخیر با سازه قلب ارتباط دارد. تعامل والد-فرزندی شامل پنج مولفه اصلی است: فعال سازی، واقعیت شناسی، ترخیص، الگوپردازی و مراقبت. فعال سازی با الگوی زمینه سازی-جویندگی، به رشد عقل تجربی فرزند کمک می کند. واقعیت شناسی با الگوی موعظت-صیانت، به سازش یافتگی فرزند در برابر واقعیت های زندگی می پردازد. ترخیص با الگوی فرصت-جبران، به فرزند امکان ترمیم و بازسازی خود را می دهد. ابن دو الگو با سازه قلب در ارتباط است. الگوپردازی با الگوی الگودهی-الگوپذیری، فرزند را به تقلید عاقلانه از الگوهای مناسب تشویق می کند که با سازه صدر در ارتباط است. مراقبت با الگوی نظارت-انتظار، به تنظیم رفتار فرزند در راستای رشد معنوی می پردازد که با نظام تدارک عمل مرتبط است. با توجه به آنچه بیان شد، نمودار ۱ بیانگر مدل والدگری معنوی خداسو مبتنی بر نظام روانشناختی انسان می باشد. نمودار۱: والدگری معنوی خداسو مبتنی بر نظام روانشناختی انسان سپس، روایی محتوایی مدل والدگری معنوی خداسو مبتنی بر نظام روانشناختی انسان با محاسبه و تحلیل نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی شد. نتایج نشان داد که تمام مولفه های مدل، از روایی مناسبی برخوردار هستند. بحث و نتیجه گیری: نظام شخصیت، ساختاری فطری و منعطف دارد که با تحول و مدیریت انگیزشی اعمال فرزند، به شکل گیری یک نظام شخصیتی-انگیزشی پایدار (شاکله) می انجامد. والدگری معنوی خداسو با هدف تنظیم فضای ادراکی فرزند در چهار حوزه خود، هستی عینی، مبدا و معاد، و فعال سازی نظام پردازشی (عقل، قلب و صدر) از طریق مفاهیم عملیاتی، تعادل فطری شخصیت را حفظ و فرزند را به سوی تعالی معنوی هدایت می کند. فعال سازی عقل مطبوع با مفاهیم کرامت و فعال سازی عقل مسموع با حکمت آموزی، سازه قلب با مفاهیم تذکر، حزم، عفو، بصیرت، موعظه، رفق و مدارا، احسان، محبت، ترغیب و ترهیب، و صدر با مفاهیم عبرت دهی، الگو و اسوه بودن و گفت وگو صورت می گیرد. پس از تثبیت و فعال سازی نظام پردازشی، مرحله تدارک والدگری آغاز می شود که به بررسی شیوه تعامل با فرزند و ظهور والدگری با مفاهیم کلیدی روانشناختی عدالت، نظارت، مراقبت و امر و نهی منجر می شود. هدف نهایی والدگری معنوی خداسو، نفوذناپذیری در برابر باطل و پذیرش حق (تواضع در برابر حق/توحیدیافتگی) است. مدل حاضر، بر اساس عملیاتی ساختن ویژگی های نظام پردازشی و تدارک عمل در والدگری تنظیم شده است. کنش هسته ای نظام روانشناختی والدگری بر مبنای خردمندی (عقل) استوار است. خردورزی، مبنای اصلی شناخت در والدگری معنوی خداسو است و هسته اصلی این سیستم محسوب می شود. هدف اصلی از تبیین این نوع والدگری، دستیابی والدین و فرزندان به مکانیزم های تعادل و تعالی در سطح روانی است. وقتی فرزند از تعادل کافی در رفتارها، شناخت ها و عواطف خود برخوردار شد، تمایل او به پیگیری فعالیت های معنوی افزایش می یابد. هدف نهایی سبک والدگری معنوی خداسو، رسیدن فرزند به رشدی از توحیدیافتگی است. در این نوع والدگری، نیت و هدف یک عمل توحیدی است و عمل توحیدی، هویت معنوی را شکل می دهد. بر اساس منابع دینی، انسان دارای دو بعد طبیعی و معنوی است. بعد طبیعی با حوزه های ادراکی خود، هستی عینی (دیگران و دنیا) سروکار دارد که بیشتر به تعادل، و بعد معنوی به حوزه های ادراکی مبدا و غایت سروکار دارد که بیشتر به تعالی انسان گرایش دارد که مراحل و مسیر تعامل مولفه ها و سازه های والدگری معنوی خداسو در فرزند توحیدیافته به شکل زیر خواهد بود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد حسین حق شناس
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مسعود جان بزرگی
هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مهدی عباسی
هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث
عباس پسندیده
هیئت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث
مسعود آذربایجانی
هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :