بررسی تاثیر آموزش معکوس بر خودنظم دهی و یادگیری دانش آموزان

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 95

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RVCONF05_1046

تاریخ نمایه سازی: 26 مهر 1404

چکیده مقاله:

آموزش معکوس (Flipped Learning) یکی از نوآورانه ترین الگوهای آموزشی در دهه های اخیر است که با هدف ارتقای کیفیت یادگیری و تغییر نقش سنتی معلم و دانش آموز در کلاس درس به وجود آمده است. در این رویکرد، فرایند انتقال دانش از فضای کلاس به محیط بیرون از مدرسه، عمدتا از طریق ویدئوهای آموزشی، محتوای دیجیتال و تعاملات برخط انجام می شود و زمان کلاس به فعالیت های گروهی، بحث های تعاملی، تمرین های عملی و تحلیل های انتقادی اختصاص می یابد. این ساختار موجب می شود دانش آموزان با آمادگی قبلی وارد کلاس شوند، نقش فعال تری در یادگیری خود ایفا کنند و از فرایند آموزش، درک عمیق تر و پایدارتری داشته باشند.هدف اصلی این مقاله مروری، بررسی تاثیر آموزش معکوس بر خودنظم دهی و یادگیری دانش آموزان است. خودنظم دهی به عنوان یکی از مولفه های کلیدی یادگیری موثر، شامل مهارت هایی مانند برنامه ریزی، کنترل هیجان، پایش پیشرفت و ارزیابی شخصی است که در رویکردهای سنتی کمتر تقویت می شود. پژوهش های انجام شده در حوزه آموزش معکوس نشان داده اند که این روش با افزایش فرصت های یادگیری فردی، بازخورد مداوم، تعامل سازنده بین معلم و دانش آموز، و ایجاد انگیزش درونی، نقش موثری در تقویت خودنظم دهی دارد.علاوه بر این، آموزش معکوس موجب ارتقای کیفیت یادگیری از طریق درگیرسازی فعال ذهنی، افزایش درک مفهومی، تقویت مهارت های حل مسئله و رشد تفکر انتقادی در دانش آموزان می شود. بررسی مطالعات داخلی و خارجی بیانگر آن است که استفاده از فناوری های آموزشی و پلتفرم های مجازی در مدل معکوس، بستر مناسبی برای یادگیری خودمحور و مداوم فراهم می آورد. همچنین، نقش معلم از یک انتقال دهنده دانش به یک تسهیل گر یادگیری تغییر می یابد که در هدایت، حمایت و ارزیابی مستمر دانش آموزان نقش کلیدی ایفا می کند.در مجموع، مرور شواهد علمی نشان می دهد که آموزش معکوس می تواند به عنوان راهبردی موثر در افزایش خودنظم دهی، بهبود عملکرد تحصیلی، رشد مهارت های تفکر سطح بالا و توسعه استقلال یادگیری دانش آموزان در سطوح مختلف آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. اجرای موفق این الگو مستلزم فراهم سازی زیرساخت های فناورانه، آموزش معلمان در زمینه طراحی یادگیری دیجیتال، و حمایت سازمانی از نوآوری های آموزشی است.

کلیدواژه ها:

آموزش معکوس ، خودنظم دهی ، یادگیری فعال ، فناوری آموزشی ، انگیزش درونی ، تعامل معلم و دانش آموز ، استقلال یادگیری ، روش های نوین تدریس

نویسندگان

الهه محمدی کلبی بکی

کارشناسی مترجمی زبان عربی، دانشگاه اصفهان، ایران

عارف گرامی نصب

کارشناسی ارشد حسابداری،دانشگاه سیستان و بلوچستان واحد زاهدان، ایران

مرضیه حسنوند

کارشناسی ارشد علوم تربیتی، دانشگاه تهران، ایران

عاطفه دهشت

کارشناسی آموزش زبان انگلیسی، دانشگاه شهید باهنر تهران، ایران