از داوری دولتی تا وفاق ملی: بازاندیشی در حکمرانی داوری و اصل 139 قانون اساسی در پرتو مشروعیت تصدی گری عمومی
فایل این در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
چکیده :
اصل 139 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با هدف صیانت از منافع عمومی، هرگونه ارجاع دعاوی مالی دولت به داوری را منوط به تصویب هیئت وزیران و اطلاع مجلس شورای اسلامی کرده است. این اصل، در ظاهر محدودکننده صلاحیت دولت در داوری است، اما در باطن خود، بستری برای توازن میان اقتدار حاکمیتی و اعتماد اجتماعی فراهم می سازد. مقاله حاضر با رویکردی نظری تحلیلی، تلاش می کند تا نسبت میان حکمرانی داوری در اعمال تصدی گرانه دولت و وفاق ملی را بازخوانی کند و نشان دهد که «داوری شفاف، پاسخ گو و مردم محور»، نه تنها مغایر با اصل 139 نیست، بلکه می تواند ابزار تحقق مشروعیت تصدی گری عمومی و در نتیجه، تقویت همبستگی ملی باشد.
در این راستا، ابتدا مفهوم «حکمرانی داوری» به مثابه صورت بندی نوینی از داوری اداری و اقتصادی دولت تبیین می شود؛ سپس با تحلیل رویه های حقوقی و اقتصادی، نشان داده می شود که محدودسازی غیرمنعطف داوری دولتی، گاه به تضعیف اعتماد بخش خصوصی و کاهش سرمایه اجتماعی می انجامد. بر این اساس، مقاله با استناد به اصول عدالت، شفافیت و پاسخ گویی، از نظریه ای دفاع می کند که به موجب آن، داوری در تصدی گری دولتی، در صورتی که با مشارکت عمومی و نظارت تقنینی همراه باشد، می تواند بستر «وفاق حقوقی» و در نهایت «وفاق ملی» را تقویت کند.
یافته پایانی این پژوهش، ضرورت بازنگری در برداشت های محدودکننده از اصل 139 و جایگزینی آن با تفسیر حکمرانی محور است؛ تفسیری که داوری را نه تهدیدی برای حاکمیت ملی، بلکه ابزاری برای تحقق اعتماد، کارآمدی و انسجام اجتماعی می داند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
امیر پورمقدمی طبالوندانی
دکتری حقوق بین الملل ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد امارات
مراجع و منابع این :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود لینک شده اند :