تاثیر هوشهای چندگانه بر انتخاب سبکهای تدریس در معلمان دوره دوم ابتدایی منطقه فلاورجان

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 37

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONFMSE03_101

تاریخ نمایه سازی: 21 مهر 1404

چکیده مقاله:

در دنیای امروز، تحول در شیوه های تدریس به یکی از اساسی ترین ضرورت های آموزشی بدل شده است. در این میان، نظریه هوش های چندگانه که نخستین بار توسط هوارد گاردنر در دهه ۱۹۸۰ مطرح شد، افقی نوین برای درک و پاسخگویی به تنوع نیازها و استعدادهای دانش آموزان ارائه می دهد. این نظریه معتقد است که هوش تنها به توانایی های زبانی و منطقی-ریاضی محدود نمی شود بلکه شامل حوزه هایی همچون هوش موسیقیایی، بصری-فضایی، جنبشی-بدنی، درون فردی، میان فردی، طبیعت گرایی و حتی وجودی نیز می شود. هیچ دو معلمی سبک تدریس یکسانی ندارند و هر معلم روش خاص خود را در تدریس به کار می گیرد. سبک تدریس اثربخش دانش آموزان را در فرآیند یادگیری درگیر می کند و به آن ها در پرورش مهارت های تفکر انتقادی کمک می کند. با ظهور روش های جدید آموزش، سبک های سنتی تدریس نیز تکامل یافته اند و معلمان را بر آن داشته اند تا روش های خود را با نیازهای یادگیری دانش آموزان تطبیق دهند. معلمان با توجه به هوش های چندگانه می توانند به درک بهتری از سبک های متنوع تدریس برسند و از آن برای پاسخگویی به نیازهای مختلف یادگیری استفاده کنند. معلمان دوره دوم ابتدایی به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام آموزش و پرورش نقش مهمی در شناسایی و تقویت این توانمندی های متنوع دانش آموزان دارند. انتخاب سبک تدریس مناسب که متناسب با هوش های چندگانه باشد، می تواند تدریس را موثر تر و علاقه به یادگیری را در دانش آموزان افزایش دهد و آنان را به سوی یادگیری اثربخش تر هدایت کند.

نویسندگان

مریم امینی قهدریجانی

کارشناس ارشد آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان فاطمه الزهرا (س)، اصفهان