مقایسه یادگیری فردی و یادگیری در گروه کوچک :تاثیر بر اعتماد به نفس دانش آموزان

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 46

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RRCONF01_2217

تاریخ نمایه سازی: 20 مهر 1404

چکیده مقاله:

یادگیری یکی از فرآیندهای حیاتی در شکل گیری شخصیت و مهارت های دانش آموزان است و روش های آموزشی مختلف، پیامدهای متفاوتی بر عملکرد تحصیلی و ویژگی های روان شناختی، به ویژه اعتماد به نفس، دارند. این مقاله به مقایسه دو شیوه اصلی آموزشی، یعنی یادگیری فردی (Self-Paced Learning) و یادگیری در گروه کوچک (Small Group Learning)، با تمرکز بر تاثیر آن ها بر اعتماد به نفس دانش آموزان می پردازد.یادگیری فردی که اغلب با مطالعه مستقل، خودتنظیمی و پیشروی با سرعت شخصی همراه است، به دانش آموزان این امکان را می دهد تا مسئولیت کامل فرآیند یادگیری خود را بپذیرند. این روش می تواند در صورت موفقیت، به افزایش شدید اعتماد به نفس ناشی از تسلط شخصی بر محتوا و مدیریت زمان منجر شود. با این حال، در غیاب حمایت اجتماعی و بازخورد مستقیم همسالان، دانش آموزانی که با چالش مواجه می شوند یا از نظر اجتماعی منزوی اند، ممکن است دچار کاهش اعتماد به نفس شوند.در مقابل، یادگیری در گروه کوچک بر تعامل، همکاری، بحث، و آموزش متقابل همسالان (Peer Tutoring) تاکید دارد. این روش با فراهم کردن یک محیط امن برای ریسک پذیری (Safe Environment for Risk-Taking)، فرصت هایی برای ابراز وجود و مشارکت فعال ایجاد می کند. بازخورد سازنده و تایید همسالان در گروه ها، به ویژه برای دانش آموزانی که به طور سنتی خجالتی یا کم اعتماد به نفس هستند، یک تقویت کننده قوی اعتماد به نفس عمل می کند. توانایی کمک به دیگران (تدریس) و دریافت کمک (پرسشگری) هر دو احساس شایستگی و تعلق را تقویت می کنند. با این وجود، پویایی ضعیف گروهی یا تسلط یک یا دو نفر می تواند منجر به انفعال و تضعیف اعتماد به نفس در برخی اعضا شود.مقایسه نشان می دهد که یادگیری گروهی از طریق توسعه مهارت های بین فردی و ایجاد احساس تعلق (Sense of Belonging)، در بلندمدت اثرات مثبت گسترده تری بر اعتماد به نفس دانش آموزان دارد، به ویژه آن هایی که به حمایت اجتماعی نیاز دارند. در حالی که یادگیری فردی می تواند خودکارآمدی شناختی (Cognitive Self-Efficacy) را تقویت کند، ترکیب متوازن این دو روش (مانند روش آموزش ترکیبی یا چرخشی) می تواند بهترین بستر را برای رشد اعتماد به نفس جامع (شامل ابعاد شناختی، اجتماعی و عاطفی) دانش آموزان فراهم آورد.

کلیدواژه ها:

یادگیری فردی.یادگیری در گروه کوچک.اعتماد به نفس دانش آموزان.خودکارآمدی شناختی.تعلق اجتماعی. خودتنظیمی.بازخورد همسالان.روش های تلفیقی تدریس.

نویسندگان

فرزانه جانی پور دیلمی

کارشناسی آموزش کودکان استثنایی دانشگاه بنت الهدی رشت

عادله شریف پور املشی

کارشناسی مدیریت بازرگانی دانشگاه پیام نور رودسر

الهام هیبدی

کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد بروجرد

صاحبه بیقاله

کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد رودسر