هوش هیجانی و تاثیر آن بر موفقیت شغلی

در دنیای امروز که سازمان ها با سرعتی فزاینده در حال تغییر و تحول اند، عامل انسانی بیش از هر زمان دیگری به عنوان سرمایه ای حیاتی مطرح شده است. در این میان، مفهوم هوش هیجانی (Emotional Intelligence) نقشی کلیدی در تبیین رفتارها، تصمیم گیری ها و عملکرد شغلی افراد ایفا می کند. هوش هیجانی به عنوان توانایی درک، کنترل و به کارگیری احساسات خود و دیگران، یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های موفقیت شغلی در محیط های کاری مدرن به شمار می آید. پژوهش های متعددی نشان داده اند که سطح بالاتر هوش هیجانی با شاخص هایی مانند رضایت شغلی، تعهد سازمانی، عملکرد موثر، رهبری کارآمد و روابط بین فردی سازنده ارتباطی مستقیم دارد. افراد دارای هوش هیجانی بالا نه تنها در حل تعارضات و مدیریت استرس بهتر عمل می کنند، بلکه در ایجاد ارتباطات مثبت و حفظ انگیزه در محیط کار نیز موفق ترند. هدف این مقاله، بررسی جامع مفهوم هوش هیجانی، مدل ها و نظریه های مرتبط با آن و تحلیل چگونگی تاثیر این مولفه بر موفقیت شغلی است. در این راستا، ابتدا مبانی نظری و دیدگاه های کلاسیک و نوین پیرامون هوش هیجانی مرور می شود، سپس رابطه ی آن با عملکرد، رضایت و بهره وری شغلی تحلیل می گردد. نتایج پژوهش ها حاکی از آن است که توسعه ی مهارت های هیجانی در کارکنان می تواند به طور مستقیم موجب افزایش بهره وری فردی و سازمانی گردد.

کلیدواژه ها:

هوش هیجانی ، موفقیت شغلی ، عملکرد سازمانی ، رضایت شغلی ، خودآگاهی ، خودکنترلی ، همدلی ، روابط بین فردی.