اثر بخشی قصه درمانی بر بهبود عملکرد روانی و اجتماعی کودکان کم توان ذهنی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 32

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RVCONF06_379

تاریخ نمایه سازی: 2 مهر 1404

چکیده مقاله:

قصه درمانی در سالهای اخیر به عنوان یکی از مداخلات روان شناختی موثر برای کودکان کم توان ذهنی مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد با بهره گیری از روایتها و شخصیتهای داستانی میکوشد تا از طریق همذات پنداری و الگوگیری تواناییهای هیجانی و اجتماعی کودکان را ارتقا بخشد. هدف مطالعه حاضر مرور نظام مند پژوهشهای تجربی انجام شده در فاصله سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ در پایگاههای داخلی و بینالمللی درباره اثر بخشی قصه درمانی بر این گروه از کودکان است. مطالعاتی که به بررسی تاثیر قصه درمانی بر کودکان کم توان ذهنی پرداخته بودند، از طریق جستجو در پایگاه های علمی داخلی و خارجی گردآوری شدند. معیارهای ورود شامل پژوهشهای تجربی کمی با پیامدهایی همچون مهارتهای اجتماعی، اضطراب، خودکارآمدی و تعاملات بین فردی بود. مرور مطالعات نشان داد که قصه درمانی در بهبود ابعاد مختلف هیجانی و رفتاری کودکان کم توان ذهنی نقش معناداری دارد. بیشتر پژوهشها کاهش اضطراب اجتماعی، کاهش پرخاشگری، ارتقای مهارتهای اجتماعی و بهبود تواناییهای ارتباطی را گزارش کرده اند. مکانیزم اصلی اثر بخشی به نظر میرسد همذات پنداری کودکان با شخصیتهای داستانی و یادگیری رفتارهای مثبت بازنمایی شده در روایتها باشد. افزون بر این برخی یافتهها نشان میدهد که قصه درمانی در بعضی حوزه ها حتی اثر بخشی بیشتری نسبت به مداخلاتی نظیر بازی درمانی داشته است. آثار مثبت این رویکرد تنها محدود به کودکان نیست و خانواده ها نیز از کاهش استرس و بهبود تعاملات خانوادگی بهره مند میشوند. قصه درمانی میتواند به عنوان یک مداخله علمی و مبتنی بر شواهد، ابزاری موثر در ارتقای عملکرد هیجانی و اجتماعی کودکان کم توان ذهنی باشد. بر این اساس توصیه میشود این رویکرد در برنامههای آموزشی و توانبخشی این گروه از کودکان به طور گسترده تری به کار گرفته شود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

علی کروی

دانشجوی کارشناسی ،روانشناسی گروه روانشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی اردبیل ایران

آصفه یارمحمدی

دانشجوی کارشناسی روانشناسی گروه روانشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی ،اردبیل ایران