بازشناسی جامعه سیاسی مطلوب در اندیشه آیت الله شهید بهشتی بر اساس نظریه بحران توماس اسپریگنز
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 28
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PSLW-12-2_004
تاریخ نمایه سازی: 29 شهریور 1404
چکیده مقاله:
تبیین ماهیت و ابعاد جامعه سیاسی مطلوب، همواره از دغدغه های مصلحان اجتماعی بوده است. اصولا نظریه پردازی درباره جامعه سیاسی مطلوب، حاصل نابسامانی سیاسی اجتماعی موجود است. دوران پهلوی دوم با بحران های سیاسی متعددی مواجه بود که امعان نظر متفکران اجتماعی از جمله آیت الله شهید بهشتی را به خود وا داشت (مساله). نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و نظریه بحران توماس اسپریگنز، درصدد ارائه جامعه سیاسی مطلوب در اندیشه سیاسی آیت الله بهشتی است. (روش) در تحلیل شهید بهشتی، استضعاف بزرگ ترین بحران عصر پهلوی است که ریشه در نظام استبدادی و الگوی اسلام سکولار (آریا مهری) دارد. وی در پاسخ به بحران موجود، جامعه سیاسی مسلکی (امت امامت) را به عنوان جامعه مطلوب عصر غیبت ترسیم نمود که به دلیل ابتنا بر دو مفهوم توحیدی حق و عدل، تمایز ماهوی در ابعاد و طریق تحقق از جامعه سیاسی پهلوی دارد. امت در جامعه مسلکی به مثابه کنش گرانی آگاه و مسئول، ضمن بهره مندی از حقوق سیاسی همچون مشارکت سیاسی، رواداری و نظارت در تعامل ایدئولوژیک با نهاد امامت، مصلحت خویش را شناسایی می نماید. راه حل شهید بهشتی در تحقق جامعه سیاسی مسلکی از رهگذر تربیت سیاسی امت و تشکل سازی سیاسی عبور می کند. (یافته)
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مسعود معینی پور
استادیار مطالعات سیاسی، هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع). قم، ایران.
محمدرضا عبداله نسب
گروه آموزش علوم اجتماعی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.