روایت پژوهی: یادگیری در برف: از ساختمان ها تا چادرها
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 19
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CFTP11_0046
تاریخ نمایه سازی: 22 شهریور 1404
چکیده مقاله:
یادگیری در برف: از روزهای سرد زمستانی، وقتی که بوف های سنگین زمین را پوشانده بود، من آماده بودم تا درس جدیدی از کلاس مطالعات اجتماعی را آغاز کنم. همانطور که دانش آموزان به روی درختها می نشست و هوای سرد بردی نسیم های تیز خود جان می داد. در کلاس چهارم، من و دانش آموزم به ویژه سحر، بسیار خاص و مهم بود. [کد ۱ - فضای برفی و سحر]: سحر همیشه روی صورتی کلاس وارد می شد. با لبخند همیشه گی و گاهی با سوالهای دانش آموزان باهوش و پرانرژی کلاس. [کد ۲ - نگرانی سحر]: به نظر می رسید کمی نگران است. سوال ساده ای شروع شد. از بچه ها پرسیدم "آیا شما در شهر زندگی می کنید" به تدریج. [کد ۳ - سوال سحر]: دانش آموزان پاسخ ها و توضیحاتی با شهر و زندگی در شهر صحبت کردند. سحر کمی مکث کرد و گفت "من در شهر زندگی می کنم". اما همیشه دوست داشتم که در روستا زندگی کنم. فکر می کنم وقتی در روستا خیلی راحت تر باشد. [کد ۴ - شروع بررسی تفاوت ها]: تصاویری از زندگی در شهر و روستا به نمایش گذاشتم. توضیح دادم که در شهرها همه چیز سریع تر و شلوغ است. ساختمان های بلند در مقابل فضای باز و آرامش روستاها. روستاییان با کشاورزی، دامداری و زندگی ساده تر. کارخانه ها و شهرهای سنگین متفاوت می کند. [کد ۵ - نمایش تصاویر شهری و روستایی]: سحر همیشه در کلاس به دقت گوش می داد. از من خواست بیشتر درباره زندگی در روستا صحبت کنیم. [کد ۶ - سوال سحر درباره زندگی عشایری]: سحر پرسید "آیا ممکن است که هم در شهر و هم در روستا زندگی خیلی فرق داشته باشد؟" این سوال باعث شد که من درس را به سمت معرفی زندگی عشایری هدایت کنم. [کد ۷ - توضیح زندگی عشایری]: به نظرم رسید که این فرصت را دارم تا به بچه ها آموزش دهم که چگونه از اینترنت برای فروش محصولات کشاورزی و صنایع دستی استفاده کنند.
نویسندگان
زبده همتی نژاد
کارشناسی مربی پیش دبستانی
رستم پورخدیجه برهانه
کارشناسی مشاوره