روایت پژوهی: دیوار ستاره ها؛ جایی که کتاب ها جان گرفتند

دیوار ستاره ها، جایی که کتاب ها جان گرفتند از جهان آغاز باور داشتیم که تدریس تنها انتقال مطالب درسی نیست، بلکه فرصتی است برای ایجاد علاقه، انگیزه و رشد فکری و انسانی در دانش آموزان در همان روزهای نخست سال تحصیلی. حتی هیچ کس به قضیه کتابخانه کلاس ساکت و خالی از رفتوآمد نبود. سال تحصیلی نخست، بیشتر دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی علاقه ای نداشتند. کتاب ها خسته کننده، بعضی ها اصلا دلیل مطالعه را نمی دانستند. وقتی با بچه ها صحبت کردم، معلوم شد آنها هنوز لذت کتاب خواندن را تجربه نمی کنند. برخی می گفتند کتاب ها مناسب نیستند، اما وقتی با بچه ها صحبت کردم. در ذهنم طرحی ساده شکل گرفت. تصمیم گرفتم هر هفته کتاب خود را به عنوان کتاب قهرمان معرفی کنم. در هفته اول، فقط دو نفر استقبال کردند. دانش آموزی که آن را می خواندند می توانستند اسم خود را روی دیوار ستاره ها بچسبانند. دانش آموزان برای نفر اول کتاب موضوعات متنوع مورد علاقه ی دانش آموزان تهیه کردم. همچنین از والدین هم خواستم شکل گیری علاقه مندی در تهیه هم کمک کنند. یکی از دانش آموزان کلاس، فاطمه، لبخندی به من زد و گفت: خانم، منم به کتاب خوندن علاقه مند شدم. پس از جلسات هفتگی، کم کم اعتماد به نفس دانش آموزان بیشتر شد. لذت خواندن را بیشتر درک می کردند. با چهره های کتاب هایی که خواندند گفتگو کنند. تعداد شرکت کنندگان در طرح به ۲۲ نفر رسید. کتابخانه ی کلاس پرجنب وجوش ترین نقطه ی کلاس تبدیل خواهد شد. این تجربه نشان داد که اگر مسیر مناسب و انگیزه بخش را برای دانش آموزان هموار کنیم، فقط از روی ستاره های کتاب.