الگوی بازاریابی محتوایی خدمت سربازی مبتنی بر بازآفرینی کارکردها

خدمت وظیفه عمومی قابلیت راهبردی برای افزایش قدرت ملی و بازدارندگی دفاعی در مقابل تهدیدات دشمن فراهم می نمایند. با برخی کژکارکردها و ناملایمات و هجمه های روانی هدفمند و عامدانه، بازتاب مناسبی به مخاطب منتقل نشده و بعضا منجر به شکل گیری نگرش های غیرواقع بینانه شده است. به مانند دیگر عرصه های خدمات اجتماعی، با محوریت بازاریابی محتوایی خدمت وظیفه عمومی مشارکت جامعه در تحقق مصالح حیاتی به ویژه دفاع از کشور جلب می شود. هدف اصلی پژوهش طراحی الگوی بازاریابی محتوایی خدمت وظیفه عمومی است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و توسعه ای و گردآوری داده ها پیمایشی (مصاحبه های نیمه­ساختاریافته) و رویکرد کیفی است. جامعه آماری به تعداد ۱۴ نفر متشکل از سیاست گذاران ستادی و کنشگران راهبردی سازمان های نیروهای مسلح و به صورت هدفمند و با تکنیک گلوله برفی تا حد اشباع نظری بوده است. اطلاعات با تحلیل مضمون و استفاده از نرم افزار MAXQDA کدگذاری و تحلیل گردید. برای الگوی پیشنهادی ۵ بعد اصلی (مضامین فراگیر) شامل بعد «برنامه ریزی محتوا» به عنوان ورودی و سه بعد «تولید»، «توزیع» و «ارزیابی و سنجش محتوا» به عنوان ابعاد فرایندی و بعد «تغییر نگرش مخاطبان» به عنوان خروجی الگو شناسایی شد. تحقق دستاوردهای مطلوب مستلزم اهتمام و باورپذیری سیاست گذاران و مجریان در کاربست و به کارگیری این الگو و اهتمام به اجراپذیری آن در اقناع افکار عمومی جامعه و پیش بینی راهبردها و سازوکارهای رسانه ای و تبلیغی در سطح ملی و سازمانی است.

کلیدواژه ها:

بازاریابی محتوایی ، نگرش ، خدمت سربازی ، برندسازی ، نیروهای مسلح