مدرسه و آموزش مهارت های زندگی
محل انتشار: ماهنامه پایاشهر، دوره: 6، شماره: 72
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 19
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PAYA-6-72_227
تاریخ نمایه سازی: 8 شهریور 1404
چکیده مقاله:
در عصر تحولات سریع اجتماعی، فرهنگی و فناوری، آموزش مهارت های زندگی به عنوان یکی از ارکان اساسی تربیت نسل آینده مطرح شده است. مدارس، به عنوان نهادهای رسمی تربیتی، نقش بی بدیلی در شکل گیری شخصیت، رفتار اجتماعی و توانمندی های فردی دانش آموزان ایفا می کنند. با این حال، بررسی های اولیه نشان می دهد که نظام آموزشی ایران هنوز در زمینه آموزش مهارت های زندگی با چالش های ساختاری، محتوایی و اجرایی مواجه است. این پژوهش با هدف تحلیل وضعیت موجود، شناسایی موانع و ارائه چارچوبی نوین برای ادغام موثر مهارت های زندگی در برنامه درسی مدارس ابتدایی و متوسطه انجام شده است.روش تحقیق این مطالعه، ترکیبی (Mixed Method) است که در آن از رویکرد کیفی برای تحلیل دیدگاه های متخصصان آموزشی و از رویکرد کمی برای سنجش میزان اثربخشی برنامه های موجود استفاده شده است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۵ نفر از معلمان، مدیران و کارشناسان آموزش وپرورش گردآوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شد. در بخش کمی، پرسش نامه ای استاندارد بین ۲۰۰ دانش آموز پایه نهم در سه استان مختلف توزیع گردید و داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران به صورت پراکنده، غیرسیستماتیک و اغلب نظری انجام می شود و فاقد انسجام لازم برای تاثیرگذاری پایدار بر رفتار و نگرش دانش آموزان است. همچنین، چالش هایی نظیر کمبود معلمان آموزش دیده، نبود منابع آموزشی مناسب، ضعف در ارزیابی مهارت های غیرشناختی و عدم مشارکت خانواده ها از جمله موانع اصلی در مسیر اجرای موثر این آموزش ها هستند. مشارکت کنندگان در بخش کیفی بر ضرورت بازنگری در اهداف تربیتی مدارس، طراحی فعالیت های مشارکتی، استفاده از فناوری های نوین آموزشی و تربیت معلمان متخصص تاکید داشتند.در پایان، مقاله چارچوبی پیشنهادی شامل پنج محور اصلی ارائه می دهد: آموزش مبتنی بر تجربه، ارزیابی عملکردی، مشارکت خانواده، استفاده از فناوری و تربیت معلمان متخصص. این چارچوب می تواند به عنوان الگویی عملی برای سیاست گذاران آموزشی و مدیران مدارس در جهت ارتقاء کیفیت تربیت شهروندان توانمند، تاب آور و مسئولیت پذیر مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رامین رفیعیان
۱-رشته معماری دانشگاه فنی شهید صدوقی یزد