نسبت تفکر مراقبتی و قدرت قضاوت اخلاقی در حلقههای کندوکاو فلسفی

زندگی اجتماعی خصوصا در ساختار پیچیده و تحولگرای امروزی، تربیت انسان های با قدرت قضاوت و استدالل اخلاقی را به یک ضرورت بدل ساخته است. یادگیری قواعد اخلاقی و ارزش ها و پرورش تفکر اخلاقی از دوران خردسالی مشوق افراد برای زندگی سالم است که متاسفانه در نظام تعلیم و تربیت دانش محور مغفول مانده یا بی جای پرورش منش اخلاقی به آموزش حافظه محور تقلیل پیدا کرده است. برنامه فلسفه ورزی با کودکان و نوجوانان مدعی است با شیوه ای تربیتی خاصی که ارائه می دهد می تواند قدرت قضاوت اخلاقی بر پایه ی مالکهای معتبر و استدالل اخلاقی کودکان و نوجوانان را با پرورش سه مهارت فکری سطح بالا (تفکر نقاد، خالق و مراقبتی) بالا ببرد. سوالی که منجر به مطالعه اخیر و نگارش این مقاله شد در راستای بررسی نسبت منطقی مهارت تفکر مراقبتی و مولفه های پنج گانه آن با قدرت قضاوت اخلاقی است. در این مطالعه که به شیوه ای توصیفی - تحلیلی انجام گرفت، مشخص شد که هر پنج مولفه مطرح شده در تعریف فکر مبدعان برنامه تربیتی با مولفه پروری کودکان و نوجوانانهای قضاوت اخلاقی در آثار نظریه پردازان این حوزه هماهنگ و منطبق است. تاکید بر پرورش تفکر مراقبتی و ویژگی های ارزش مدار، هنجارگرا و همدالنه این تفکر مهر تاییدی بر بنیان اخلاقی این رویکرد تربیت تاملی می باشد. همچنین ابزارهای کندوکاو فکری که در این حلقه های فلسفی بکار گرفته می شود، از جمله: دیالوگ، استدالل، تامل، پرسشگری، شنونده فعال، فراشناخت، سنجش و ارزیابی و... همگی قادر به درونی سازی مهارت قضاوت اخلاقی هستند.

کلیدواژه ها:

تفکر مراقبتی ، قضاوت اخلاقی ، فلسفه برای کودکان ، تربیت اخلاقی