دیدگاه های نسل جوان میناب به دوران پهلوی: مطالعه ای کیفی در بستر فرهنگی و اجتماعی شهرستان میناب

درک دیدگاه های نسل جوان درباره دوران پهلوی (۱۳۰۴-۱۳۵۷) در بستر فرهنگی و اجتماعی میناب، نقش کلیدی در فهم هویت تاریخی و بهزیستی هویتی آنها دارد. این پژوهش تعاملات نسل جوان میناب با روایت های تاریخی و تاثیر آن بر هویتشان را بررسی کرد. مطالعه با رویکرد کیفی و مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۹ (۷ مرد، ۲ زن) از میناب، شامل کارمند، کارگر، خانه دار، مبلغ دینی، دانشجو، و شاگرد مغازه، که به صورت هدفمند انتخاب شدند، انجام شد. داده ها تا اشباع نظری گردآوری و با تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که منابع مانند کتابهای درسی، سریال ها (کاله پهلوی، معمای شاه)، و رسانه های اجتماعی، دیدگاه هایی دوگانه ایجاد کرده اند. مضامین شامل نگرش منفی (سرکوب، وابستگی، تضعیف دین)، نگرش مثبت (زیرساخت، نوستالژی)، مسائل دینی، نقش زنان، تصورات اغراق آمیز، و شکاف اجتماعی بود. این دیدگاه ها نقد تاریخی را تقویت کرد، اما منابع محدود، درک را ساده سازی نمود. محدودیت هایی مانند آموزش ناکافی و نبود منابع متنوع در میناب چالش ساز بودند. آموزش جامع تر و دسترسی به منابع معتبر می تواند بهزیستی هویتی جوانان میناب را ارتقا دهد.

کلیدواژه ها:

نسل جوان ، دوران پهلوی ، دیدگاه های دوگانه ، منابع گزینشی ، میناب