جایگاه انگیزه در حقوق جزا

انگیزه، به عنوان نیروی محرکه یا هدف نهایی که فرد را به ارتکاب جرم سوق میدهد، همواره یکی از موضوعات مورد بحث و تحلیل در علم حقوق جزا بوده است. جایگاه انگیزه در حقوق جزا، از منظر تاثیرگذاری بر ارکان جرم، به ویژه عنصر روانی (قصد مجرمانه)، و همچنین در تعیین مجازات و حتی در برخی نظامهای حق وقی، در تعیین عنوان مجرمانه، اهمیت بسزایی دارد. این تحقیق به بررسی نقش و جایگاه انگیزه در حقوق جزا، با تمرکز بر رویههای قضایی و مبانی فقهی و حقوقی میپردازد .در حقوق جزا، اصل بر این است که انگیزه، به خودی خود، عنصر تشکیل دهنده جرم نیست؛ بلکه این قصد (عمد) یا تقصیر است که موجب مسئولیت کیفری میگردد. با این حال، انگیزه می تواند به طور غیرمستقیم، بر عنصر روانی جرم تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، انگیزه پست یا شرافتمندانه، اگرچه در تعیین وصف مجرمانه دخیل نیست، اما میتواند در تعیین میزان مجازات یا در برخی موارد خ اص، در تحقق یا عدم تحقق عناوین مجرمانه خاص، نقش ایفا کند .این تحقیق، ابتدا به تعاریف و تمایز میان انگیزه، قصد و هدف در حقوق جزا پرداخته و سپس به بررسی تاثیر انگیزه بر عنصر روانی جرم، تعیین کیفر، و همچنین نقش آن در نظامهای حقوقی مختلف میپردازد. در نهایت، با استناد به رویههای قضایی و دکترین حقوقی، به تبیین جایگاه واقعی انگیزه در حقوق جزا و نحوه برخورد نظام قضایی با آن پرداخته خواهد شد. درک صحیح از جایگاه انگیزه، به پیشگیری از اشتباهات قضایی و تضمین عدالت کیفری کمک شایانی مینماید.

کلیدواژه ها:

انگیزه ، حقوق جزا ، قصد مجرمانه ، عنصر روانی ، تعیین مجازات