کاربرد تکنیک دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی در شناسایی و رتبه بندی چالش های برون سپاری در کسب وکارهای اجتماعی
محل انتشار: نشریه کسب وکار اجتماعی، دوره: 2، شماره: 3
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 34
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JSBU-2-3_001
تاریخ نمایه سازی: 28 مرداد 1404
چکیده مقاله:
امتناع از برون سپاری در کسب وکارهای اجتماعی طی دهه های اخیر سبب افزایش حجم دولت و محدود شدن فضای رقابتی برای بخش خصوصی شده و امکان توسعه بخش غیردولتی و استقرار عدالت اجتماعی را دشوار کرده است. هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی چالش های برون سپاری در کسب وکارهای اجتماعی دولتی است. پژوهش حاضر کاربردی و از نظر روش، آمیخته (کیفی - کمی) است. جامعه آماری پژوهش، جمعی از خبرگان و شاغلان کسب وکارهای اجتماعی و اساتید دانشگاهی تشکیل می دهد که از روش نمونه گیری قضاوتی ۱۲ نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مبانی نظری در بخش دلفی و پرسشنامه مقایسات زوجی در بخش رتبه بندی بوده است، پرسشنامه با توجه به شاخص های نهایی تاییدشده در بخش دلفی به صورت زوجی طراحی شد و در اختیار خبرگان قرار گرفت. روایی پرسشنامه ها به تایید استادان و خبرگان رسید و نرخ ناسازگاری نیز محاسبه شد. در نهایت پژوهشگر ۵ معیار اصلی و ۳۳ زیرمعیار به عنوان چالش های برون سپاری شناسایی نمود که با کمک نتایج تکنیک دلفی طی سه مرحله، ۵ معیار اصلی و ۲۵ زیرمعیار اجماع حاصل شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد چالش های برون سپاری در کسب وکارهای اجتماعی دولتی در پنج معیار اصلی قانونی، فرهنگی - شناختی، مالی، ساختاری - سازمانی و اجرایی - مدیریتی دسته بندی می شوند که به ترتیب اولویت بر اساس وزن نرمال شده، قوانین نارسا و عدم شفافیت قراردادی را به عنوان مهم ترین مانع معرفی می کنند. پس از آن، کمبود اعتماد و دانش سازمانی، ضعف در نظام پرداخت ها، نبود الگوی بومی برون سپاری و عدم حمایت مدیریتی به عنوان چالش های کلیدی شناسایی شدند. یافته ها با پژوهش های پیشین همسو است و نشان می دهد بهبود برون سپاری مستلزم اصلاح قوانین، تقویت فرهنگ سازمانی، تامین مالی پایدار، طراحی ساختارهای نظارتی و ارتقای توان مدیریتی است. پیشنهادهای عملیاتی نیز بر تسهیل مقررات، آموزش کارکنان و ایجاد نهادهای مستقل نظارتی تاکید دارند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سجاد خانی پردنجانی
گروه تجارت بین الملل، دانشکده تجارت و بازرگانی، دانشکدگان مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
فرهاد فرهادی
گروه مدیریت، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران.
علی منصوری
گروه مدیریت دولتی (توسعه منابع انسانی)، موسسه آموزش عالی نور هدایت، شهرکرد، ایران.