بررسی رابطه میان هوش فرهنگی و همکاری سازمانی معلمان دوره ابتدایی شهرستان بن با تاکید بر نقش میانجی تنش زدایی سازمانی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و همکاری سازمانی با نقش میانجی تنش زدایی سازمانی در میان معلمان دوره ابتدایی شهرستان بن انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل ۲۰۴ نفر از معلمان ابتدایی بود که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ۱۳۳ نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های معتبر و پایایی سنجیده شده بود که شامل سه بخش اصلی هوش فرهنگی، همکاری سازمانی و تنش زدایی سازمانی بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل های آماری استنباطی از جمله آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شدند. نتایج نشان داد هوش فرهنگی رابطه مثبت و معناداری با همکاری سازمانی دارد و تنش زدایی سازمانی به عنوان یک عامل میانجی در این رابطه نقش قابل توجهی ایفا می کند. یافته های این پژوهش می تواند به مدیران و مسئولان آموزش وپرورش در بهبود روابط بین فرهنگی و ارتقاء همکاری های سازمانی کمک نماید و راهکارهای موثری برای کاهش تنش های سازمانی ارائه دهد. یافته ها نشان داد که تمامی ابعاد هوش فرهنگی شامل شناختی (β = ۰. ۶۱)، انگیزشی (β = ۰. ۶۷)، فراشناختی (β = ۰. ۵۸) و رفتاری (β = ۰. ۷۴) تاثیر مثبت و معناداری بر همکاری سازمانی معلمان دارند. همچنین، راهبردهای مدیریتی مبتنی بر هوش فرهنگی و تکنیک های تنش زدایی (β = ۰. ۶۲) و کاهش تنش های سازمانی (β = ۰. ۶۶) به طور معناداری باعث ارتقای همکاری و تعاملات سازمانی میان معلمان می شود.

کلیدواژه ها:

هوش فرهنگی ، همکاری سازمانی ، تنش زدایی سازمانی ، معلمان ابتدایی ، مدل سازی.