تحلیل تاثیر سبک های تربیتی خانواده بر توانمندسازی فرهنگی دانش آموزان در مواجهه با رسانه های نوین
محل انتشار: ماهنامه پایاشهر، دوره: 77، شماره: 7
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 52
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PAYA_77-7_156
تاریخ نمایه سازی: 25 مرداد 1404
چکیده مقاله:
در عصر تحولات شتابان فناوری و گسترش رسانه های نوین، جوامع با چالش های پیچیده ای در حوزه تربیت فرهنگی نسل جوان مواجه اند. رسانه ها، به ویژه شبکه های اجتماعی و پلتفرم های دیجیتال، با نفوذ گسترده و قدرت شکل دهی به افکار عمومی، به یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر هویت فرهنگی نوجوانان بدل شده اند. این رسانه ها با ارائه محتواهایی متنوع، گاه متضاد با ارزش های بومی و ملی، زمینه ساز تغییر نگرش ها، رفتارها و باورهای نسل جدید می شوند. در چنین شرایطی، خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی ساز، نقشی بنیادین در هدایت فرهنگی فرزندان و ایجاد سپر مقاومتی در برابر تهدیدات فرهنگی ایفا می کند.سبک های تربیتی خانواده، شامل سبک مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیر، چارچوبی برای تعامل والدین با فرزندان فراهم می سازند که تاثیر مستقیم و عمیقی بر شکل گیری شخصیت فرهنگی، سطح سواد رسانه ای و قدرت تحلیل انتقادی دانش آموزان دارند. سبک تربیتی مقتدرانه، که بر پایه احترام متقابل، گفت وگو، همدلی، حمایت عاطفی و تعیین مرزهای روشن بنا شده است، موجب تقویت هویت فرهنگی مستقل، افزایش اعتمادبه نفس، و ارتقاء توانایی تشخیص و تحلیل پیام های رسانه ای می گردد. این سبک تربیتی، نوجوانان را به کنشگرانی فعال و نقاد در فضای رسانه ای تبدیل می کند که قادرند پیام های گمراه کننده را شناسایی کرده و در برابر آن ها موضع گیری آگاهانه داشته باشند.در مقابل، سبک های مستبدانه و سهل گیر، به دلیل فقدان تعامل موثر، انعطاف ناپذیری یا بی توجهی به نیازهای روانی و شناختی فرزندان، زمینه ساز تضعیف هویت فرهنگی، کاهش قدرت تحلیل و افزایش آسیب پذیری آنان در برابر نفوذ رسانه ها می شوند. نوجوانانی که در چنین سبک هایی پرورش می یابند، اغلب فاقد مهارت های لازم برای مواجهه انتقادی با رسانه ها بوده و در برابر جریان های فرهنگی ناسازگار با ارزش های جامعه، واکنش های منفعلانه نشان می دهند.پژوهش حاضر با تمرکز بر تحلیل تاثیر سبک های تربیتی خانواده بر میزان مقاومت فرهنگی دانش آموزان در مواجهه با رسانه های نوین، بر اهمیت آموزش سواد رسانه ای در سطح خانواده و مدارس تاکید دارد. ارتقاء آگاهی والدین نسبت به نقش تربیتی خود، ایجاد فضای گفت وگو و تعامل فرهنگی در محیط های تربیتی، و طراحی برنامه های آموزشی مبتنی بر تقویت هویت فرهنگی، می تواند زمینه ساز پرورش نسلی آگاه، نقاد، مستقل و مقاوم در برابر چالش های فرهنگی عصر رسانه باشد.یافته های این پژوهش نه تنها می توانند مبنایی برای تدوین سیاست های آموزشی، تربیتی و فرهنگی در سطوح مختلف خانواده، مدرسه و جامعه قرار گیرند، بلکه به عنوان راهبردی عملی برای مقابله با آسیب های فرهنگی ناشی از رسانه های نوین، قابل بهره برداری توسط نهادهای تصمیم گیر و برنامه ریز نیز هستند
کلیدواژه ها:
سبک های تربیتی ، سواد رسانه ای ، هویت فرهنگی ، رسانه های نوین ، تربیت در عصر دیجیتال ، تعامل والدین و فرزندان ، مقاومت فرهنگی ، آسیب شناسی تربیتی
نویسندگان
امیرحسین جمشیدپور
۱کارشناسی آموزش ابتدایی
ابوالفضل طهماسبی
۲کارشناسی آموزش ابتدایی
فاطمه کرمی زاده
۳کارشناسی آموزش ابتدایی