تاثیر عرفان رابعه عدویه بر زنان شاعر معاصر ایران تحلیل بینامتنی اشعار فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 20
فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LLCSCONF21_037
تاریخ نمایه سازی: 13 مرداد 1404
چکیده مقاله:
این پژوهش نقش رابعه عدویه، نخستین زن عارف، اسلامی در شکل گیری گفتمان زنانه در شعر معاصر ایران را بررسی میکند با تمرکز بر اشعار فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی نشان داده میشود که چگونه الگوی عرفانی، رابعه مبتنی بر عشق بی قید و خودمختاری زنانه به شاعران زن معاصر کمک کرده تا هویت زن را در تقابل با سنت های مردسالار باز تعریف کنند رابعه با تبدیل رنجهای زنانه مانند بردگی و انزوای اجتماعی به نیرویی برای سلوک معنوی، نشان داد که بدن و تجربه زنانه میتواند محملی برای تقرب به امر قدسی باشد. این نگاه در شعر معاصر زنان بازتاب یافته است فروغ فرخزاد در تولدی دیگر با تلفیق عشق زمینی و عرفانی، مرز بین جسم و روح را محو میکند و با تصاویری مانند «بیوزنی ابر»، استقلال زنانه را به مفهومی مقدس تبدیل میکند. سیمین بهبهانی نیز در غزل هایش نمادهای عرفانی مانند «آتش» و «کویر» را به ابزاری برای بیان اعتراض اجتماعی بدل میسازد مطالعه این اشعار سه تحول اصلی را آشکار میکند: ۱. شکستن دوگانگیهای سنتی: جایگزینی عشق «عمودی» (سلطه گرایانه) با عشق «افقی» (برابری خواهانه که در آن زن نه ابژه که سوژه عرفان است. ۲. بازخوانی بدن زن تصویر بدن به عنوان «معبد «عشق» در برابر نگاه تحقیرآمیز سنتی به جسمانیت زن. ۳. دگرگونی قالبهای شعری تزریق استعاره های زنانه مانند)، اشک باران زایمان به فرمهای مردانه ای مانند غزل این پژوهش نتیجه میگیرد که رابعه عدویه با الهام بخشی به شاعران زن عرفان را از حاشیه تاریخ به متن مبارزه زنان برای بازپس گیری حق تفسیر، عشق، بدن و زبان تبدیل کرده است. شعر این شاعران، با پیوند زدن عرفان و فمینیسم، نه تنها سکوت سنتی تحمیل شده بر زنان را میشکند، بلکه الگویی برای جنبشهای اجتماعی فراهم میآورد تا معنویت را به مثابه ابزاری برای نقد نابرابری ها به کار گیرند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد آصف هاشمی
دانشجوی کارشناسی زبان و ادبیات فارسی، جامعه المصطفی العالمیه، نمایندگی گلستان