بررسی ابعاد روانشناختی اذن ولی در ازدواج دختر باکره
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 93
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HESPCONF07_075
تاریخ نمایه سازی: 7 مرداد 1404
چکیده مقاله:
قانون گذاری در حوزه خانواده، بدون درک جامع و چندبعدی از انسان، نمی تواند از کارآمدی لازم برخوردار باشد. یکی از ابعاد اساسی در این زمینه، بعد روان شناختی است که در تدوین مقررات مربوط به ازدواج نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد. در نظام حقوقی و فقهی ایران، ازدواج دختر باکره در صورت رسیدن به سن بلوغ و رشد عقلی منوط به اذن ولی (پدر یا جد پدری) است، در حالی که ازدواج مجدد زنی که بکارت خود را از دست داده، بدون چنین شرطی ممکن است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا صرف فقدان بکارت، می تواند معیاری منطقی برای لغو نیاز به اذن ولی تلقی شود؟ و اینکه آیا این شرط قانونی، بر پایه ی ارزیابی های روان شناختی و شناخت علمی از تفاوت های جنسیتی در تصمیم گیری های عاطفی و عقلانی استوار شده یا نه؟ با بررسی ابعاد روانی اثرگذار بر تصمیم گیری در ازدواج از جمله بلوغ عاطفی، اخلاقی و هیجانی و با مقایسه آن میان دختران و پسران، این نتیجه حاصل شد که تفاوت چشم گیری میان دو جنس از این حیث وجود ندارد، و حتی در برخی موارد، دختران از رشد روانی بالاتری برخوردارند. بنابراین، وابسته کردن اذن ولی صرفا به وضعیت فیزیولوژیکی (باکره بودن)، بدون لحاظ سایر مولفه های روانی، می تواند به نادیده گرفتن شان انسانی و توانایی تشخیص دختران منجر شود. این یافته ها ضرورت بازنگری در مبنای فقهی حقوقی این شرط قانونی را نشان می دهد، به گونه ای که تشخیص صلاحیت برای ازدواج بر پایه بلوغ روانی و اجتماعی فرد، نه صرف وضعیت جسمانی، صورت گیرد. واژگان کلیدی: ازدواج، اذن ولی، دختر باکره، بکارت، روانشناختی.
کلیدواژه ها:
نویسندگان