آموزش هنر به کودکان در مدارس؛ بایسته ها و شایسته ها

رشد و تعالی یک جامعه به رشد و تعالی شهروندان بستگی کامل دارد و در این میان توسعه فردی کودکان از طرق مختلف از جمله هنر ضروری به نظر می رسد. از جهت دیگر آموزش هنر به کودکان موجب تقویت بعد زیباشناخت ی آنان و مآال تعمیق لطافت روحی در میان جامعه می شود که دارای آثار زیادی از جمله کاهش خشونت در جامعه می گردد. علیرغم تمام تالش های صورت گرفته در نظام رسمی آموزشی کشور از جمله وجود کلاس هنر و ایجاد رشته فرهنگ و هنر در دانشگاه فرهنگیان می توان با سازوکارهایی در مدرسه، خانواده و نهاد اداری مرتبط یعنی آموزش و پرورش، حق بر آموزش هنر به کودکان را بیشتر از قبل جاری و ساری نمود. تاکید بر جذب معلمان از رشته های هنری، نیز گسترش آموزش ضمن خدمت در حوزه هنر ی، تشویق خلاقیت های هنری دانش آموزان و معلمان، برگزاری جشنواره های هنری معلمان و دانش آموزان، ایجاد رشته های تخصصی هنری در دانشگاه های مرتبط مانند دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی، تاثیر مهارت های هنری در ارزشیابی و رتبه بندی معلمان می توان امیدهای بیشتری را در این حوزه بارور نمود. این مقاله قصد دارد تا با روش تحلیلی توصیفی به آموزش هنر دانش آموزان به مثابه یک حق بپردازد و نشان دهد که می توان با نوآوری در چند لایه و سطح از جمله مدرسه و خانواده، بیشتر از قبل به مقوله هنر کودکان و در زمان کودکی توجه نمود. باید توجه داشت یکی از ابزارهای تقویت و تعمیق و توسعه قدرت نرم در یک جامعه، تقویت روح هنری در میان آن جامعه است.

کلیدواژه ها:

حق بر هنر ، اموزش هنر ، معلم هنر ، آموزش و پرورش ، نظام آموزشی