بررسی تطبیقی فسخ و انفساخ در حقوق موضوعه و فقه امامیه

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 61

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LSPCONF09_045

تاریخ نمایه سازی: 12 تیر 1404

چکیده مقاله:

گاه تصمیم یکی از طرفین باعث به هم خوردن عقد می گردد که به آن فسخ عقد می گویند. که عبارت است از پایان دادن به آثار عقد و قرارداد به وسیله یکی از دو طرف عقد یا شخص ثالث. حق فسخ اختیاری است که مقنن یا طرفین به ذیحق آن اعطا می نماید که علاوه بر امکان الزام متعهد و مشروط علیه به ایفای تعهد، امکان فسخ قرارداد نیز میسر می گردد. مگر اینکه اعمال حق فسخ تنها ضمانت اجرای تخلف متعهد یا مشروط علیه از ایفای تعهد یا شرط مندرج در عقد باشد. گاه قرارداد خود به خود و بدون نیاز به عمل اضافی از ناحیه طرفین عقد انحلال می یابد که به آن انفساخ یا انحلال قهری قرارداد می گویند. بر این اساس هرگاه عقد یا قرارداد صحیحا واقع شود و سپس به سببی از اسباب قهرا منحل شود به آن انفساخ می گویند. از اینرو، تحقیق حاضر با هدف بررسی تطبیقی فسخ و انفساخ در حقوق موضعه و فقه امامیه صورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر شامل روش توصیفی – تحلیلی و مقایسه ای است. بدین ترتیب به بررسی منابع کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته در مطالعات داخلی و بین المللی مختلف پرداخته شده است. این مهم در قالب تحلیل کیفی و مقایسه تطبیقی صورت پذیرفته است. یافته های نشان داده است که در حقوق ایران انفساخ عقد با عبارات گوناگونی استعمال می گردد و در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد. که عبارت اند از « شرط فاسخ »- « تعلیق انحلال عقد« » تعلیق فاسخ را در مورد انفساخ بکار برده اند. در عقودی که در آن ها شرط فاسخ قرار داده شده، عقد منجز می باشد اما بقاء عقد معلق است. یعنی انعقاد چنین عقودی منجز است، اما در صورت تحقق شرط عقد خود به خود منحل گشته و بقای آن معلق است.

نویسندگان

سید مهران خامسی

کارشناس ارشد رشته حقوق خصوصی، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران،تهران، ایران.

سارا امامقلیپور عمرانی

کارشناس رشتهفقه و حقوق ، دانشگاه پیام نور محمود آباد، محمود آباد، ایران.