ناترازی عشق و فضیلت در اندیشه ی ابن قتیبه دینوری و مقایسه آن با دیدگاه مشهور حکما
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 29
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_NTT-4-6_001
تاریخ نمایه سازی: 10 تیر 1404
چکیده مقاله:
انسان ذاتا فضیلت طلب است و نسبت به فضیلت و کمال عشق میورزد. اما اینکه نسبت میان عشق و فضیلت چگونه باید باشد، مسئله ی اصلی و مورد مطالعاتی این پژوهش – که در جمع آوری اطلاعات به شیوه ی اسنادی و در پردازش آنها از تحلیل عقلی و منطقی استفاده شده است - دیدگاه های ابن قتیبه ی دینوری است. ابن قتیبه میان این دو، تمایز معناداری قائل میشود و معتقد است با توجه به ویژگیها و خصایص انسانی،نه تنها ضرورتی ندارد که عشق به فضیلت، مساوی و همتراز با خود فضیلت باشد، بلکه باید میان آنها کاملا جدایی و بینونت باشد. به عبارت دیگر،فضیلت هر چه بیشتر، بهتر اما عشق به فضیلت باید معتدل باشد و از افراط و تفریط در این عشق و محبت باید پرهیز نمود. همین سخن درباب رذایل و نفرت نسبت به آن، جاری است. اگر چه ممکن است شخصی در رذایل غرق باشد، اما نفرت از او باید در حد اعتدال باشد. این در حالی است که مشهور حکمای مسلمان رابطه ی میان عشق و فضیلت را یک رابطه ی همتراز میدانند به طوری که شدت عشق به میزان فضیلت وابسته است.نتیجه ی این پژوهش را می توان چنین تبیین نمود که ابن قتیبه رابطه ی میان عشق و فضایل را یک رابطه ی غیرضروری، غیرذاتی، قابل انفکاک و قابل کنترل میداند. در حالی که به باور فیلسوفان مسلمان رابطه ی میان عشق و فضیلت یک رابطه ی ضروری، غیرقابل انفکاک است که با توصیه، سفارش و دستور قابل تضعف و اشتداد نیست.
نویسندگان
فردین جمشیدی مهر
استادیار و عضو هیات علمی گروه الهیات (فلسفه) دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران
علیرضا معصومی جلال
دانشجوی دکترای رشته ی فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران