مقایسه اثر روش تدریس سنتی و هوش مصنوعی بر نگرش و عملکرد دانش آموزان مقطع ابتدایی در سطح مدرسه و محیط اجتماعی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 5

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SREE-5-45_082

تاریخ نمایه سازی: 5 تیر 1404

چکیده مقاله:

در عصر حاضر، نظام های آموزشی با تحول فناوری های نوین، به ویژه هوش مصنوعی (AI)، مواجه هستند. این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثر روش تدریس سنتی و آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی بر نگرش، عملکرد تحصیلی و تعاملات اجتماعی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. رویکرد تحقیق، نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه چهارم و پنجم مدارس ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ بود. نمونه ای ۶۰ نفره (۳۰ نفر در گروه آزمایش و ۳۰ نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. گروه کنترل تحت آموزش سنتی و گروه آزمایش با بهره گیری از ابزارهای هوش مصنوعی نظیر سامانه های تطبیقی، بازی های هوشمند و محتوای تعاملی آموزش دیدند. مداخله آموزشی به مدت ۸ هفته و هر هفته ۴ جلسه ۴۵ دقیقه ای اجرا شد. ابزارهای گردآوری داده شامل آزمون های استاندارد ریاضی و علوم، پرسشنامه نگرش تحصیلی، و پرسشنامه تعامل اجتماعی مدرسه محور بودند. روایی ابزارها توسط متخصصان و پایایی آن ها با آلفای کرونباخ تایید شد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل، ANCOVA، و تحلیل توصیفی توسط SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شدند. نتایج نشان داد میانگین نمرات دروس ریاضی و علوم در گروه آموزش دیده با هوش مصنوعی به طور معناداری بالاتر از گروه سنتی بود (p < ۰. ۰۵). همچنین نگرش تحصیلی در گروه آزمایش مثبت تر گزارش شد؛ به ویژه در ابعاد علاقه مندی، انگیزش درونی و باور به توانایی یادگیری. در بخش تعامل اجتماعی، گروه کنترل نمرات نسبتا بالاتری داشت که نشان دهنده اهمیت تعامل انسانی در کلاس های سنتی است. بررسی کیفی بازخوردها نیز نشان داد که دانش آموزان گروه AI احساس استقلال و خودکارآمدی بیشتری داشتند. معلمان گروه آزمایش نیز از پیشرفت سریع تر یادگیری و مشارکت فعال تر دانش آموزان ابراز رضایت کردند. در عین حال، چالش هایی مانند کاهش تعامل چهره به چهره، وابستگی به زیرساخت فناوری، و نیاز به آموزش تخصصی معلمان مشاهده شد. پژوهش نشان داد که استفاده هوشمندانه و ترکیبی از روش سنتی و هوش مصنوعی می تواند به بهبود جامع کیفیت آموزشی منجر شود. پیشنهاد می شود سیاست گذاران آموزشی برنامه هایی برای توسعه زیرساخت، آموزش معلمان و بومی سازی محتواهای دیجیتال تدوین کنند. همچنین انجام مطالعات طولی و گسترده تر برای بررسی پایداری اثرات آموزش AI در سطوح مختلف تحصیلی ضروری است. این تحقیق نشان می دهد که آموزش آینده باید بر اساس تلفیق خلاقانه سنت و فناوری بازطراحی شود تا هم عملکرد تحصیلی و هم رشد اجتماعی دانش آموزان را تضمین کند.

نویسندگان

سید مجتبی طباطبائی اصل

کارشناسی ارشد آسیب شناسی و حرکات اصلاحی ورزشی، دانشگاه گیلان

مهلا مهدوی فر

کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه زاهدان

زهرا مهدی پور

کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر گز