تاملی زیباشناسانه در واقعیت و استعلای رمان جنگ
محل انتشار: مجله نقد و نظریه ادبی، دوره: 10، شماره: 1
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 27
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_NAQD-10-1_001
تاریخ نمایه سازی: 2 تیر 1404
چکیده مقاله:
در مقاله حاضر، ده رمان مربوط به جنگ تحمیلی را تحلیل کرده ایم. چهارچوب و مبنای تحلیل متون، زیباشناسی اجتماعی بوده است. بی آنکه در دستگاه نظری یک اندیشمند توقف کنیم، کوشیده ایم بر مبنای برخی از بصیرت ها و مفاهیم و مفروضات زیباشناسی اجتماعی، راهی به نقد رمان های جنگ بگشاییم. از یک جانب دریافتیم که رمان جنگ، روایتی خطی و همگن و مستقیم و هماهنگ از بازنمایی جنگ تحمیلی را پیش روی ما نمی نهد و «محاکات واقعیت» در آنها نه مبتنی بر یک نوع از بینش و تجربه، بلکه بر پایه طیف وسیعی از تجارب و مسایل و بینش ها و تخیلات مربوط به جنگ است. بر این مبنا، سه نوع رمان جنگ «ایده محور» و «جزئیت محور» و «میانی» را از هم تفکیک کرده ایم؛ و از جانب دیگر، دریافتیم که رمان های «میانی» علی رغم تمام تفاوت ها و گوناگونی ها و تکثر تجربیاتشان، علیرغم تمام نقدهای آشکار یا نیمه آشکارشان به زمینه های جنگ تحمیلی، علیرغم تمرکز زیاد یا کمشان بر بازنمایی واقعیت های خوش و ناخوش جنگ، در یک مورد بسیار اساسی با همدیگر اشتراک دارند: بازنمایی «رکن استعلایی» ضرورت دفاع از خاک. این رکن را توسعا «رکن استعلایی» نام نهاده ایم چون که هم ایده، هم آرمان، هم فراروی از عینیت، و هم برگذشتن از زمان و مکان را در خود دارد. این رکن استعلایی، به مثابه جزء مرکزی کلیت رمان جنگ، انسجام بخش است و در دیالکتیک جزء/کل یا جزئیت/کلیت رمان های «میانی» نقشی اساسی دارد و بدون فهم آن، ممکن است «جزء مبتنی بر رئالیته جنگ» به جای «کل مبتنی بر رکن استعلایی» قرار داده شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فواد مولودی
استادیار زبان و ادبیات فارسی. گروه مطالعات ادبی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی(سازمان سمت)، تهران، ایران