سیاست در عصر پسا حقیقت: رسانه، دروغها و افکار عمومی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 166

فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCMEI09_0031

تاریخ نمایه سازی: 28 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

در عصر پساحقیقت، سیاست به عرصه ای تبدیل شده که در آن احساسات، باورهای شخصی و روایت های ذهنی جای حقیقت های عینی و داده های قابل اثبات را گرفته اند. این مقاله به بررسی جامع چگونگی شکل گیری و گسترش سیاست پساحقیقت می پردازد؛ پدیده ای که از طریق رسانه های اجتماعی، انتشار اطلاعات نادرست، و بهره برداری پوپولیستی از احساسات عمومی، مشروعیت فرآیندهای دموکراتیک و اعتماد به نهادهای رسمی را به چالش کشیده است. مقاله با تحلیل نقش رسانه ها، به ویژه رسانه های اجتماعی، در تقویت اتاق های پژواک و حباب های اطلاعاتی، نشان می دهد که چگونه کاربران اغلب در معرض محتوایی قرار می گیرند که با باورهای قبلی شان همسوست، و همین امر به تقویت تعصبات شناختی و قطبی سازی سیاسی می انجامد. از سوی دیگر، رسانه های سنتی در رقابت با منابع آلترناتیو با بحران مشروعیت مواجه اند و در ایفای نقش خود به عنوان مرجع حقیقت با چالش های متعددی روبه رو هستند. در این مقاله، همچنین مفهوم "دروغ سیاسی" و انگیزه های پنهان آن مورد تحلیل قرار می گیرد؛ از جمله بهره برداری راهبردی از اطلاعات غلط برای پیشبرد اهداف سیاسی و تحکیم قدرت. تاثیرات شناختی و روان شناختی این پدیده، از جمله سوگیری تاییدی، تمایل به اطلاعات سرگرم کننده، و بی اعتمادی به حقیقت های علمی، از جمله عواملی هستند که مشارکت آگاهانه شهروندان را مختل می سازند. مطالعه با اشاره به موارد خاص مانند برگزیت، انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا و انتخابات اندونزی، نشان می دهد که چگونه سیاست پساحقیقت در بافت های فرهنگی و جغرافیایی مختلف به کار گرفته شده و بر حکمرانی دموکراتیک تاثیر گذاشته است. در پایان، مقاله بر ضرورت تقویت سواد رسانه ای، بازتعریف نقش رسانه ها، و طراحی سازوکارهای اخلاقی جدید برای مقابله با پیامدهای این پدیده تاکید می کند.

نویسندگان

مصطفی خالق پور

دانشجوی دکتری رشته علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی، دانشگاه علامه طباطبائی