ارزیابی نیروهای مثبت و منفی موثر در تغییر برنامه های درسی دوره ابتدایی

هدف: از این پژوهش ارزیابی نیروهای مثبت و منفی موثر در تغییر برنامه های درسی دوره ابتدایی بود. روش شناسی: روش حاضر، از نظر کاربردی، از نظر داده ها از نوع کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه در حید کیفی (توصیفی- پیمایشی) بود. بدین منظور نیروهای مثبت و منفی موثر برنامه ریزی درسی از طریق پرسشنامه محقق ساخته بر اساس پژوهش میانگل قوی و پیشینه پژوهش شناسایی شده. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و معاونان مدارس ابتدایی شهر قم و معلمان دوره ابتدایی شهر قم بود. جامعه آماری پژوهش حاضر به روش نمونه گیری خوشه ای (چند مرحله ای) و با بهره گیری از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، که تعداد ۸۶ نفر از معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر قم به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: نتایج نشان داد از دیدگاه معلمان و مدیران میزان تاثیر هر یک از نیروهای مثبت موثر در تغییر برنامه های درسی دوره ابتدایی شهر قم بالاتر از حد متوسط (۳) می باشد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که با اولویت بندی هر یک از نیروهای مثبت موثر در تغییر برنامه های درسی دوره ابتدایی شهر قم، رتبه بندی هر یک از عوامل نشانگر این است که اجرای برنامه درسی جدید موجب بهبود کیفیت آموزش شده است (۲۳/۰/۹) رتبه بندی با کمترین میانگین می باشد. همچنین رتبه بندی هر یک از نیروهای منفی موثر در تغییر برنامه های درسی دوره ابتدایی شهر قم از دیدگاه معلمان و مدیران متفاوت می باشد. رتبه بندی با اولویت بندی هر یک از عوامل نشانگر این است که تحقق اهداف اجرای برنامه درسی جدید در نظام آموزش و پرورش مدارس دشوار است (۲۱/۸۵) دارای کمترین میانگین می باشد. نتیجه گیری: با مشخص نمودن نیروهای مثبت و منفی موثر بر تغییرات برنامه های درسی دوره ابتدایی، مدیران آموزشی علی و اجرایی نیروهای مثبت و منفی موثر بهتری درک خواهند کرد و چالش های کاربست و نهادینه سازی برنامه های درسی را در سطح مدارس مورد توجه قرار خواهند داد.

کلیدواژه ها:

نیروهای مثبت ، نیروهای منفی ، تغییر برنامه درسی ، دوره ابتدایی