فلسفه آزادی بخش یا فلسفه آمریکای لاتین

فلسفه آزادی بخش در دو جنبه نظری و عملی در منطقه آمریکای لاتین سرنوشت ساز است از این رو به عنوان یک مکتب فکری مستقل از اهمیت زیادی برای بررسی بیشتر برخوردار است. هدف این پژوهش شناخت فلسفه آزاد ی بخش است که به عنوان فلسفه ای کمتر شناخته شده در مجامع علمی ما، معرفی می گردد. پایه اصلی این فلسفه پراکسی و موضوع عدالت است ورویکرد خاص این تفکر فلسفی آمریکای لاتینی در حمایت از محرومان، کارگران، قربانیان نژادپرستی، زنان و بطور کلی همه مستضعفان و ستمدیدگان است و از طرفی د یگر در نقطه مقابل فلسفه کلاسیک، مسئله جهانی سازی، سرمایه داری، امپریالیسم و استعمار نو قرار می گیرد. درفلسفه آزادی بخش نوعی از گفتمان مطرح می شود که دغدغه آن ((دیگری)) به عنوان فرد آسیب دیده و حرمان کشیده است. دغدغه فیلسوفان آزادی بخش خارج شدن از جدلهای فلسفی و گفتمان های نظریه ای و ایده پردازانه است. در واقع می توان فلسفه آزادی بخش را یک اندیشه گفتمانی تعالی یافته عمل گرا، با رویکرد تحولی و انقلابی در زندگی اجتماعی معرفی کرد. این تفکر فلسفی همسوی با کلیسای آزادی بخش که معرف الهیات رهایی بخش است دو شاخه مهم از اندیشه آزادی بخش هستند که ثمره آن ها ظهور انقلاب های آزادی بخش است. این مقاله با توصیف فلسفه آزادی بخش و معرفی شاخه های اخلاقی، سیاسی و اقتصادی آن اهمیت مطالعه را اثبات می کند و به نحوی راهگشای مطالعات تطبیقی بعدی در این زمینه خواهد بود و می تواند نقاط مشترک زیادی را با اندیشه عدالت محورانه اسلامی و مبارز با ظلم به اشتراک بگذارد.

کلیدواژه ها:

فلسفه آزادی بخش ، جهانی شدن ، فلسفه آمریکای لاتینی ، پراکسی ، اندیشه آزادی بخش ، الهیات رهایی بخش ، استعمار نو