تحلیل ساختاری داستان های باستانی ایران: نگاهی به ادبیات کلاسیک
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 81
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IRCEMET04_1134
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1404
چکیده مقاله:
این مقاله به تحلیل ساختاری داستان های باستانی ایران، با تاکید بر ادبیات کلاسیک، می پردازد. ادبیات کهن ایران، به ویژه آثار برجسته ای مانند «شاهنامه» فردوسی و «گلستان» سعدی، نشان دهنده غنای فرهنگی و تاریخی این سرزمین است. هدف این پژوهش، بررسی ساختارهای روایی، شخصیت پردازی و عناصر فرهنگی و اجتماعی موجود در این داستان ها است. تحلیل ساختاری به ما کمک می کند تا روابط پیچیده بین شخصیت ها، زمان و مکان و همچنین موضوعات کلیدی مانند عدالت، قهرمانی و عشق را در این داستان ها شناسایی کنیم. در «شاهنامه»، شخصیت های اصلی مانند رستم و سهراب، با ویژگی های انسانی عمیق و چالش های اخلاقی خود، نه تنها به عنوان قهرمانان ملی بلکه به عنوان نمادهای هویت فرهنگی ایرانیان به تصویر کشیده شده اند. علاوه بر این، عناصر حماسی و اسطوره ای در این داستان ها تاثیر عمیقی بر ساختار روایت ها و پیام های نهفته در آن ها دارند. این عناصر، ادبیات را به ابزاری برای انتقال فرهنگ و ارزش های اجتماعی تبدیل کرده و به خوانندگان این امکان را می دهند که از طریق این داستان ها با تاریخ و هویت ملی خود ارتباط برقرار کنند. در نهایت، این مقاله بر اهمیت تحلیل ساختاری در درک بهتر ادبیات کهن ایران تاکید می کند و نشان می دهد که چگونه این تحلیل می تواند به ما در کشف معانی عمیق تری از داستان ها و ارزش های انسانی و اجتماعی کمک کند. بدین ترتیب، ادبیات کلاسیک ایران به عنوان یک منبع غنی از آموزه ها و ارزش ها همچان می تواند الهام بخش نسل های آینده باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مینا سادات هل اتایی
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه باهنر اصفهان
فاطمه دلاور
دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی، دانشگاه کاشان
معصومه سمیعیانی
دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی، دانشگاه کاشان
مهساسادات طباطبایی
کارشناسی دبیری الهیات، دانشگاه فرهنگیان زینبیه پیشوا