بررسی استعارهی ارسطو در فن شعر و فن خطابه

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 160

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICAHU01_1288

تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

استعاره ابزاری اساسی برای فهم جهان و خود ما قلمداد می شود و از آن جا که روح و استعاره دارای یک شیوه وجودند، می توان فهم آن را یکی از دغدغه های دراز آهنگ تاریخ تفکر بشر نامید. مقاله ی حاضر، تقریر نظاممندی از مفهوم استعاره در اندیشه ی ارسطو ارائه می دهد که برای اولین بار در دو اثر شاخص خود، فن شعر(بوطیقا) و فن خطابه (ریطوریقا) بدان پرداخته است. ارسطو در این دو اثر صورت بندی مهمی را در باب استعاره ارائه نمود و آن را واجد ویژگی هایی خاص نامید که تا قرنها نظریه معیار محسوب شده است. تعریفی که ارسطو از استعاره در فصول ۲۲-۱۹ فن شعر(بوطیقا) بیان می دارد، در همتنیده با بحث او در باب استعاره در کتاب سوم فن خطابه(ریطوریقا) است. ارسطو در فن شعر مجموعه ای از تعاریف را برشمرده و سپس به استعاره می پردازد و تعریفی موجز از آن به «استعاره، انتقال نام چیزی بر چیزی دیگر است که این انتقال یا از جنس به نوع، از نوع به جنس، از نوع به نوع و برحسب قیاس تناسب (آنالوژی/تمثیل) صورت می پذیرد.» ارسطو در فن خطابه (ریطوریقا) نیز کلمات مناسب خطابه را برشمرده و از میان کلمات(اسماء) استعاره را بالاترین درجه وضوح، ظرافت و قرابت برمی شمرد. بر اساس این صورت بندی، کوشیده ایم با مطالعه ی کیفی و روش توصیفی-تحلیلی، آن بخش از آثار ارسطو که به استعاره تخصیص یافته را در فن شعر(بوطیقا) و فن خطابه (ریطوریقا) دریابیم و پرداخت ارسطو به مقوله استعاره در این دو اثر را مورد مداقه قرار داده، ابعاد زیباییشناختی و گسترهی حقیقت استعارهی ارسطویی را تبیین کنیم.

نویسندگان

اسماعیل بنی اردلان

استادیار گروه فلسفه هنر، دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر، دانشگاه هنر، تهران، ایران

ندا شاهانی

دانشجوی دکتری فلسفه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران