سنجش و تحلیل مکانی گسترده های فقر در شهر مهاباد (با تکیه بر بعد کالبدی)

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 80

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IDEACONF11_127

تاریخ نمایه سازی: 6 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

فقر یکی از مهم ترین مسائل انسانیت در قرن های اخیر بوده است. طبق آمارهای بانک جهانی در اوایل هزاره جدید، ۱.۲ میلیارد نفر در جهان روزانه با یک دلار آمریکا برای ادامه زندگی می جنگند، و درآمد دوبرابر این اعداد یعنی ۲.۸ میلیارد نفر نیز ۲ دلار است(۲۰۰۳،UNDR). به همین ترتیب نابرابری و فقر شهری و اختلاف بین فقیر و غنی به عنوان موضوع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مهمی در سطح دنیا شناخته می شود. بنابر آمار ارائه شده توسط سازمان بانک جهانی، افزایش بیش از پیش فقر شهری در میان جوامع شهری است. فقر شهری به عنوان یکی از مهم ترین مشکلات اصلی روبرو شهرها می باشد و به عنوان یکی از عوامل مهم بازدارنده توسعه انسانی معرفی شده است. محله های فقیر نشین ویژگی هایی مانند ازدحام بیش از حد جمعیت، بافت نابسامان و ناکارآمد، خانه های کثیف و فرسوده، فقر و نابسامانی اجتماعی، فقدان ذخیر آب، بهداشت ناکافی، ناامنی حق تصرف، کیفیت ساختاری ضعیف برای واحدهای مسکونی یا محیط کالبدی ناسالم، زوال شهری، میزان بالای فقر، بیسوادی و بیکاری هستند. بنابراین این موارد زمینه های مستعدی برای انواع مسائل اجتماعی مانند جرم و جنایت، سوء مصرف مواد، میزان بالای بیماری های روحی و خودکشی می باشند. به سخنی دیگر می توان گفت شهرها به طور چشمگیری ناعادلانه، نابرابر و دو قطبی شده اند زیرا که ساکنین این محله های فقیرنشین از مزایا و فرصت هایی که توسط شهرها ارائه می شوند سود نمی برند. میزان محرومیت سکونتی به طور مستقیم با میزان بی عدالتی شهری رابطه دارد، چنانچه بزرگترین، شدیدترین و فقر زده ترین محلات فرودست در ناعدلانه ترین شهرها پیدا شده اند(۲۰۰۷:viii، ۲۰۰۷:IRIN، ۲۰۰۷،UN-Habitat). سطح بهرمندی و میزان دسترسی به خدمات و امکانات جهت استفاده از جدیدترین راهبردها ی طرح شده در ادبیات جهانی در مورد ساماندهی فقر شهری است.عصر کنونی عصر رویارویی با این مشکل و چالش در شهرهاست. چند بعدی بودن فقر شهری، باعث شده تا تبیین این پدیده به ویژه در سیستم پویای شهرهای بزرگ دشوار گردد. دولت ها برای حل این مسئله تلاش هایی کرده اند اما با این وجود همچنان این پدیده در شهرها قابل مشاهده است. برنامه ریزان شهری نیز در حد وظیفه خود کارهای زیادی در زمینه مقابله با این مشکل انجام داده اند اما متاسفانه در موارد بسیار نه تنها موفق به کم کردن فقر شهری نشده اند بلکه در اغلب موارد با گرفتن تصمیمات غیر تخصصی این پدیده فضایی را تشدید کرده اند. نبود شناخت جامع و درست از فقر شهری، تشخیص نادرست پهنه های فقر شهری، نبود تسلط بر روابط سیستمی که پدیده فقر شهری را در هر بستر و زمینه ای تعریف می کنند، می تواند از دلایل عدم موفقیت برنامه ریزان در مقابله با فقر شهری باشد. دامنه موضوعی فقر شهری به قدری وسیع است که هم از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی، کالبدی و فرهنگی شهر تاثیر می پذیرد، و هم همه ی آن ها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. این تحقیق با نگرش جغرافیایی به موضوع در پی شناخت پهنه های فقر شهری با توجه به شاخص های چون: اقتصادی(نرخ بیکاری کل، درصد اشتغال کل، بار تکفل واقعی و ..)، اجتماعی( میزان فعالیت عمومی، نرخ باسوادی کل، نرخ بیسوادی در بزرگسالان و...)، کالبدی( تراکم جمعیتی در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی، درصد واحدهای مسکونی فرسوده). در مقیاس شهر مهاباد می باشد، تا راه حل ها و برنامه ریزی های اصولی برای انتخاب گام های درست و سنجیده بعدی انجام گیرد و با پیدا کردن راه حل های جدید در مورد فقر شهری، زمینه را برای برنامه ریزان و سیاستگذاران و مدیران شهری در تصمیم گیری های مربوط به کاهش مسائل مرتبط با فقر و محرومیت در محلات شهری فراهم کند.

نویسندگان

اوین محمدی

کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه محقق اردبیلی

خضر بهجت کانرش

کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه تهران