رابطه تنظیم هیجان و سرکوبگری عاطفی با نشانه های افسردگی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 18

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONFPSY01_007

تاریخ نمایه سازی: 4 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

مقدمه: افسردگی یکی از مهمترین اختلالات روانی است که ممکن است فرد در طول زندگی خود حداقل یکبار به آن دچار شود. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه تنظیم هیجان و سرکوبگری عاطفی با نشانه های افسردگی انجام شد. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی همبستگی است.از بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آفاق ارومیه در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ تعداد ۶۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسش نامه های افسردگی بک، سرکوبگری هیجانی وینبرگر و تنظیم هیجان گارنفسکی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی نرمافزار SPSS-۲۶ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که بین تمامی زیر مقیاس های تنظیم هیجان با افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد (۰۱/۰P<). همچنین بین سرکوبگری عاطفی و برخی زیر مقیاس های تنظیم هیجان شامل ملامت خویش، فاجعه سازی و ملامت دیگران نیز رابطه معنی داری مشاهده شد (۰۱/۰P<). نتیجه گیری: بنابراین باتوجه به نتایج تحقیق می توان بیان داشت که آموزش تنظیم هیجان به دانشجویان احتمالا می تواند در کاهش افسردگی و سرکوبگری عاطفی آنان نقش داشته باشد. کلمات کلیدی: افسردگی، تنظیم هیجان، سرکوبگری عاطفی. مقدمه از جمله مهم ترین اولویت های بهداشتی در دنیای امروز مسئله افسردگی و اضطراب است که به عنوان دو تا از رایج ترین بیماری های روانشناختی هستند که حرفه های سلامت روانی با آن مواجه هستند، به طوری که امروزه افسردگی را سرماخوردگی روانی می دانند و بر اساس برآورد سازمان بهداشت جهانی تا سال ۲۰۲۰، پس از بیماری های قلبی و عروقی، دومین بیماری تهدیدکننده سلامت و حیات انسان در سراسر جهان بود (بادان فیروز و همکاران، ۱۳۹۶). افسرده عموما در تنظیم هیجاناتشان دچار مشکل هستند آنها در بیان هیجانات منفی تدافعی عمل می کنند، آنها را ابراز نمی کنند و به وفور از مکانیسم دفاعی سرکوب عواطف استفاده می کنند (نریمانی و همکاران، ۲۰۱۷). تنظیم هیجانی به مجموعه فرایندهای خودکار و کنترل شده ای اشاره دارد که شامل شروع، حفظ و نگهداشت و تغییر هیجانات است که این امر در وقوع، شدت و طول مدت حالات احساسی و عاطفی اثرگذار است (جابشیلد، ۲۰۱۵). در واقع تنظیم هیجان، مجموعه ای از راهبردها است که برای تعدیل هیجانات و پاسخ های هیجانی به کار می روند. نقص در تنظیم هیجان باعاطفه منفی

نویسندگان

ایرج میرخان

دکتری تخصصی علوم اعصاب شناختی، گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی آفاق، ارومیه، ایران

الهام فرخ زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، موسسه آموزش عالی آفاق، ارومیه، ایران

رحیمه بیرام پور

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، موسسه آموزش عالی آفاق ارومیه، ارومیه، ایران

مریم فرهادی

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، موسسه آموزش عالی آفاق ارومیه، ارومیه، ایران