تحلیل مقایسه ای اندیشه های الکساندر، هایدگر، و گادامر درباره معماری
محل انتشار: مجله صفه، دوره: 35، شماره: 1
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 89
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SOFEH-35-1_001
تاریخ نمایه سازی: 27 فروردین 1404
چکیده مقاله:
اهداف و پیشینه: کریستوفر الکساندر، نظریه پرداز و معمار مولف، در چهار جلد کتاب سرشت نظم به نظریه پردازی در باب خلق و آفرینش معماری پرداخته است. فصل «صورت خداوند»، فصل نهایی از جلد چهارم آن کتاب با عنوان زمین نورانی را می توان جمع بندی نظریات وی دانست. از سویی دیگر، فلاسفه پدیدارشناسی چون مارتین هایدگر و هانس گئورگ گادامر نیز نظریاتی در باب اثر هنری ازجمله آثار معماری دارند که به نظر می رسد از برخی وجوه قابل قیاس با اندیشه های الکساندر باشد. هدف این پژوهش تحلیل مقایسه ای اندیشه های الکساندر، هایدگر و گادامر درباره معماری است.مواد و روش ها: این پژوهش به تحلیل مقایسه ای اندیشه های الکساندر با اندیشه های هایدگر و گادامر در باب معماری اختصاص دارد. این تحلیل با تاکید بر دو مفهوم کلیدی نظریات هایدگر و گادامر، یعنی مفهوم عدم قطعیت در فهم متون و مقصود مولف و مفهوم دانسته های ذهنی و پیش داوری های مفسر انجام شده است. روش انجام پژوهش کیفی و بنیادی و با تکیه بر روش پدیدارشناسه هرمنوتیکی است.نتایج و جمع بندی: نتایج پژوهش بر وجود نسبتی بین دیدگاه الکساندر در باب آفرینش معماری و ذهنیت معمار و نظریات وجودشناسانه هایدگر و گادامر در باب هنر و معماری تاکید دارد. نتایج بررسی مفهوم عدم قطعیت نشان داده است که بین آراء این سه نظریه پرداز در باب وجود حقیقتی در پس اثر هنری و ظهور و رخ نمود آن از طریق آثار معماری نزدیکی وجود دارد. اگرچه نزد هایدگر و گادامر حقیقت و معنای اثر قطعی و ثابت نیست، و نسبی است و به فهم مفسر از آن بستگی دارد، در مقابل نزد الکساندر اثر حقیقتی ثابت دارد که فهم همواره در نسبت با آن است و در فرایند فهم درست اثر، وجهی از حقیقت برای مخاطب اثر آشکار می گردد؛ همچنین معیار خوبی، ارزش، و زیبایی در خلق معماری خوب نزد الکساندر مطلق و قابل شناسایی است؛ اما جلوه این معیار در آثار معماری می تواند واجد نسبت ها، درجات مختلف، و ذومراتب باشد. نتایج بررسی مفهوم دانسته های ذهنی در معماری نیز نشان داده است که اندیشه های الکساندر در باب دانسته های درونی، با ذهنیت معمار و آفرینش معماری در نسبت است و نزد هایدگر و گادامر نیز دانسته های درونی، پیش داوری ها، و ذهنیت در نسبت با مخاطب و ناظر اثر معماری است. همچنین تشابهاتی بین اندیشه های این سه نظریه پرداز در اعتقاد به تحقق اصل وحدت بین خالق و اثر و مخاطب و اثر دیده شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سیده مهسا باقری
دکتری معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر ایران، تهران، ایران
محمود ارژمند
استادیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر ایران، تهران، ایران
سید بهشید حسینی
استاد دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر ایران، تهران، ایران