تحلیلی بر شباهت ساختاری داستان هزار و یک شب و داستان ضحاک

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 35

فایل این مقاله در 7 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP13_116

تاریخ نمایه سازی: 27 فروردین 1404

چکیده مقاله:

داستان «هزار و یک شب» و داستان ضحاک در شاهنامه هر دو از نظر ساختار روایی شباهت های زیادی دارند. هر دو روایت بر محور شخصیت های شروری بوجود آمده است که سرنوشت آنها به تدبیر و هوشمندی شخصیت های دیگر تغییر می کند. در داستان هزار و یک شب، شهرزاد با بیان داستان هایی، پادشاه ستمگر را به تدریج تغییر می دهد، در حالی که در شاهنامه، داستان ضحاک به نمایش سقوط یک پادشاه خونخوار از طریق قیام مردم و ظهور فریدون می پردازد. عنصر تعلیق و داستان در هر دو روایت نقش مهمی ایفا می کند: شهرزاد با ایجاد تعلیق در قصه های خود، حیات خویش را حفظ می کند و روایت داستان ضحاک نیز از طریق خرده روایت ها و پی شگویی ها به تعلیق و تعمیق داستان کمک می کند. از سوی دیگر، هر دو داستان نشاندهنده تقابل خیر و شر و اهمیت خرد و مقاومت در برابر ظلم هستند. این مقاله تلاش دارد تا این شباهت های ساختاری و روایی را تحلیل کند.

کلیدواژه ها:

ضحاک ، شهرزاد ، هزار و یک شب ، ساختار ، اسطوره

نویسندگان

گیتا علی اکبری

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی