بررسی منتخبی از اشعار دیوان محتشم کاشانی بر اساس نظریه ی گفتمانی لاکلائو و موف
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,106
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
TELT01_389
تاریخ نمایه سازی: 28 آذر 1392
چکیده مقاله:
محتشم کاشانی (935-996 ق) را به سبب قصیده هایش که در استواری به قصاید انوری و خاقانی شبیه است، خاقانی ثانی، و به واسطه ی ترکیب بند مشهوری که در مرثیه ی امام حسین (ع) سروده است، حسان العجم نام داده اند. اما آن صورت از سبک محتشم را که تاکنون چندان مورد توجه سبک شناسان و اندیشمندان قرارنگرفته در دو رساله ی جلالیه و نقل عشاق فراوان تر از باقی دیوانش میتوان دید. به لحاظ بیان تجربه های وقوعی(سوختن) و واسوختی این دو رساله منحصر به فرد هستند و در تبیین مکتب وقوع و واسوخت، تاکنون آنگونه که باید مورد توجه محققان حوزه ی ادبیات و زبان شناسی قرار نگرفته اند. پژوهش حاضر میکوشد تا با مبنا قراردادن چارچوب نظری مشخصی در علوم انسانی جدید از زاویه تازهای به شعر و اندیشه محتشم تقرّب پیدا کند. چارچوب نظری مزبور به کار لاکلائو و موف در حوزه فلسفه سیاسیاجتماعی برمیگردد که به نظریه گفتمان لاکلائو و موف موسوم میباشد. مطابق این نظریه ی گفتمان، در سطح اجتماع نظامهای نشانهای گوناگونی وجود دارند که هر کدام سعی میکنند نحوه نگرش خود را غالب سازند. این مهم از برجستهسازی گفتمان خودی و حاشیهرانی گفتمانهای رقیب حاصل میشود. بر این اساس، دیوان محتشم چونان عرصه تقابل گفتمان سوختن با گفتمان واسوخت پدیدار میشود که طی آن گفتمان سوختن میکوشد از طریق ابزارهای زبانی چندی نظیر گزینش واژگانی و کنایه، گفتمان واسوخت را به حاشیه رانده از آن ساختشکنی کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مریم سادات طیرانی
کارشناسی ارشد زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
شهلا شریفی
دانشیار زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد