بررسی سرزندگی تحصیلی دانش آموزان براساس عاطفه مثبت و منفی

هدف از این بررسی سرزندگی تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول براساس عاطفه مثبت و منفی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود. این تحقیق از منظر هدف نظری و از منظر روش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. که شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان گنبدکاووس در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ به تعداد ۲۵۳۲ بود با توجه به حجم جامعه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه ۳۲۵ نفر برآورد شد که با استفاده از روش خوشه ای (چند رشته) چند مدرسه، چند کلاس و از هر کلاس چند نفر، اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این زیر مقیاس ها پرسشنامه عاطفه مثبت-منفی (PANAS) (واتسون و همکاران، ۱۸۸۹)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶) بود. تحلیل داده های پژوهش نشان بین عاطفه مثبت و منفی با سرزندگی تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول ارتباط معناداری وجود دارد و متغیرهای پیشبین می توانند به صورت معنادار ۲۸ درصد از واریانس متغیر مالکیعنی سرزندگی تحصیلی را در دانش آموزان پیشبینی نمایند. نتایج پژوهش های انجام شده نشان می دهد که عاطفه مثبت به طور مثبت و عاطفه منفی به طور منفی با سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مرتبط هستند. بنابراین، توجه به عاطفه مثبت دانش آموزان می تواند به عنوان یک راهکار مهم در افزایش سرزندگی تحصیلی آنها مورد توجه قرار گیرد. مدارس و خانواده ها می توانند با ایجاد محیطی حمایتی و تقویت عوامل مرتبط با عاطفه مثبت، به افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان کمک کنند. همچنین، آموزش مهارت های مقابله با عاطفه منفی به دانش آموزان می تواند به کاهش اثرات منفی آن بر سرزندگی تحصیلی آنها کمک کند.

کلیدواژه ها:

سرزندگی ، عاطفه مثبت ، عاطفه منفی ، متوسطه اول