بررسی جایگاه جامعه در اندیشه شاعران ایرانی کلاسیک(فردوسی، سعدی و مولوی) و معاصر(نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و احمد شاملو)

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 27

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RAVAN07_180

تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1404

چکیده مقاله:

اندیشه شاعران ایرانی همواره بازتاب دهنده شرایط اجتماعی، فرهنگی و تاریخی زمانه خود بوده است. از دیرباز، شاعران ایرانی در قالب های متنوعی چون شعر حماسی، عرفانی، عاشقانه و اجتماعی، به بازنمایی مسائل و چالش های جامعه پرداخته اند. در این تحقیق، به بررسی نقش و تاثیر جامعه بر اندیشه و آثار شاعران ایرانی پرداخته می شود. شاعران کلاسیک مانند فردوسی، سعدی و مولوی، از منظر ارزش های اخلاقی، عدالت اجتماعی و معنویت، بازتاب دهنده دغدغه های اجتماعی زمانه خود بوده اند. فردوسی در شاهنامه به مسائل هویت ملی و عدالت می پردازد؛ سعدی در بوستان و گلستان، روابط انسانی و مسائل اخلاقی را مطرح می کند؛ و مولوی، نگاه عرفانی به جامعه و انسان را در قالبی جهانی ارائه می دهد. در دوره معاصر نیز، شاعران نظیر نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و احمد شاملو، با نقد ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، به بازتاب تحولات جامعه ایران پرداخته اند. اشعار این شاعران نشان دهنده رشد آگاهی اجتماعی و توجه به مسائل طبقات محروم، آزادی خواهی و برابری بوده است. این تحقیق نتیجه می گیرد که شاعران ایرانی، به واسطه جایگاه ویژه خود در فرهنگ ایرانی، نه تنها به عنوان ناظران جامعه، بلکه به عنوان مصلحان اجتماعی، نقشی حیاتی در آگاهی بخشی و هدایت جامعه ایفا کرده اند. ارتباط بین ادبیات و جامعه در اشعار ایرانی، همواره عمیق و تاثیرگذار بوده است و این ارتباط در دوران های مختلف تاریخی به شکلی متمایز بازتاب یافته است.

نویسندگان

مریم درخشنده

دانشجوی دکتری جامعه شناسی ، گرایش فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دهاقان

مریم محمودی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان، دهاقان، ایران