تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر تقویت توانایی های شناختی دانش آموزان

تفکر انتقادی یکی از مولفه های کلیدی در رشد شناختی دانش آموزان محسوب می شود که تاثیر بسزایی در تحلیل مسائل، حل مشکلات و تصمیم گیری آگاهانه دارد. این پژوهش به بررسی نقش آموزش تفکر انتقادی در تقویت توانایی های شناختی دانش آموزان پرداخته و نشان می دهد که استفاده از روش های آموزشی متنوع، مانند یادگیری تعاملی، داستان گویی، تدریس مبتنی بر پروژه و فضای آموزشی باز، می تواند به پرورش این مهارت منجر شود. یافته ها نشان می دهد که دانش آموزانی که در محیط های آموزشی مبتنی بر تفکر نقادانه رشد می کنند، از مهارت های شناختی قوی تری برخوردارند، در حل مسائل پیچیده موفق تر عمل می کنند و میزان خلاقیت آن ها افزایش می یابد. با این حال، چالش هایی مانند ساختار سنتی نظام آموزشی، تمرکز بیش از حد بر روش های حفظی و کمبود منابع، از موانع مهم در مسیر آموزش تفکر انتقادی محسوب می شوند. بر این اساس، ضرورت دارد که سیاست های آموزشی بازنگری شده و معلمان به شیوه های نوین تدریس تجهیز شوند تا بتوانند به طور موثر این مهارت را در دانش آموزان پرورش دهند. پژوهش حاضر با تاکید بر اهمیت آموزش تفکر انتقادی، بر لزوم تغییر رویکردهای آموزشی و توسعه شیوه های تدریس خلاقانه تاکید دارد تا دانش آموزان بتوانند از توانایی های شناختی خود به بهترین شکل بهره برداری کنند و برای مواجهه با چالش های آینده آماده شوند.

کلیدواژه ها:

تفکر انتقادی ، توانایی های شناختی ، یادگیری تعاملی ، روش های تدریس